نور علی نور

درباره بلاگ
نور علی نور

اعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم
بسم الله الرّحمن الرّحیم
«وَإِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَلِقَوْمِکَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ»﴿٤٤﴾
آیه شریفه 44 - سوره مبارکه زخرف
و بى‌گمان این [قرآن‌]
براى تو و براى قوم تو تذکرى است،
و به زودى[در مورد آن‌]بازخواست خواهیدشد
(که با قرآن چه کردید؟)
**************
قالت مولاتی فاطمة الزهراء سلام الله علیها:
«حُبِّبَ اِلیَّ مِن دنیاکُم ثلاث،
تلاوَتُ کتاب اللّه
والنَّظَرُ فی وجه رسول اللّه
وَالإِنفاقُ فی سبیل اللّه»
.............................
امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه):
فرزندم!
با قرآن این بزرگ کتاب معرفت آشنا شو
اگرچه باقرائت آن؛
و راهی از آن به سوی محبوب بازکن
و تصوّر نکن که قرائت بدون معرفت اثری ندارد
که این وسوسه شیطان است.
آخر، این کتاب از طرف محبوب است
برای تو و برای همه کس،
و نامه محبوبْ محبوب است
اگرچه عاشق و محبْ مفاد آن را نداند
و با این انگیزه حبّ محبوب
که کمال مطلوب است به سراغت آید
و شاید دستت گیرد.
ما اگر در تمام لحظات عمر به شکرانه اینکه
قرآن کتاب ما است به سجده رویم
از عهده برنیامده‌ایم.
صحیفه امام جلد۱۶ صفحه۲۱۱
.........................
امام المسلمین
امام خامنه ای(حفظه الله تعالی):
"با قرآن باید عجین شد؛
مفاهیم قرآنی مفاهیمی است برای زندگی؛
فقط معلومات نیست گاهی انسان
معلومات قرآنی اش خوب است
اما از قرآن در زندگی او هیچ اثری نیست!..
همانطور که ازیکی از زوجات مکرمه‌ی پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم)
وقتی درباره‌ی اخلاق پیغمبر پرسیدند،
ایشان در جواب گفتند که«کان خلقه القرآن»
اخلاق او قرآن بود؛
یعنی قرآن مجسم بود.
این باید درجامعه‌ی ما تحقق پیداکند"
............................
سؤالی از محضر مبارک
حضرت آیت الله العظمی بهجت
(رضوان الله تعالی علیه)
*کسی است که می‌گوید
علاقه‌ای به خواندن قرآن ندارم،چه‌کارکنم؟
جواب:زیاد صلوات بفرستد؛
علاقه دارد یا ندارد؟
صلوات بفرستد،همان هدایتش می کند.
...........................
علامه حسن زاده آملی(رضوان الله تعالی علیه):
آقا! ذکر می­خواهید، یکی از اسماء قرآن
ذکر است، ذکر همان قرآن است
البته دقت داشته باشید چطور برای درس وقت معیّن دارید، برای قرآن هم همینطورباشد،
یک درس را قرآن قراردهید،
درپیشگاهش به درس بنشینید؛
استاد هم خدا باشد.
صراط سلوک/ ص 34

آیت الله العظمی قرهی(حفظه الله تعالی):

دیروز عرض کردم که اگر پدر و مادرت در تهران دفن نیستند، ولو شما اعراض از هم وطن کردی، بعد از نمازظهر بلیط هواپیما بگیر و بر سر مزارشان برو و تا فردا قبل از ظهر برگردد، چون خیلی خیرات و برکات دارد، یک چیزهایی در آن هست. دیروز راجع به برکاتش نکاتی را بیان کردم که بسیار عجیب و غوغا بود.

یکی از آقایان گفت: آقا! اگر کسی واقعاً نتواند، وسع وجودی‌اش هم نرسد که هواپیما بگیرد، ماه مبارک هم نمی‌خواهد روزه‌اش خراب شود، چه کار کند؟ گفتم: ما روایت داریم شما بروید در قبرستان و کنار یک قبر یک خط به صورت قبر بکش و همان آن‌جا بنشین و برای پدر یا مادرت فاتحه بخوان. آن‌قدر با برکت است که به او می‌رسانند. مثل کسی پدرش غریق رحمت الهی شده و نمی‌داند کجاست، مثل قدیم‌ها که کاروان‌دار یا شتردار بودند؛ بار این‌طرف و آن‌طرف می‌بردند یا در راه مکّه و کربلا می‌مردند و یک جایی همان‌جا دفنشان می‌کردند و کسی هم نمی‌دانست قبرشان کجاست.

حالا چرا گفتند سر قبر؟ تازه آن‌‌جا هم که قبر او نیست، همین‌جا هم می‌توانند بخوانند؟! برای این که برکاتی که در قبرستان هست، چیز دیگری است.

عرض کردم آیت‌الله العظمی بهجت(اعلی اللّه مقامه الشّریف)، آن بهجت‌القلوب برای بعضی‌ها که به گناهانی مبتلا هستند که هر کار می‌کنند، نمی‌تواند ترک کنند، نسخه‌ای داده بودند. یکی از آن مطالبی که در آن نسخه بود این است که چهل پنج‌شنبه یا صبح جمعه - که من محضر مبارکشان عرض کردم صد، ایشان فرمودند نورُ علی نور است. صد اکمل است - به خصوص جمعه قبل از طلوع آفتاب - چون ما داریم اگر کسی این موقع برود، سلام بدهد، جواب سلام هم می‌دهند و اگر کسی گوش شنوا داشته باشد، جواب سلام را هم می‌شنود امّا بعد از طلوع آفتاب دیگر این‌طور نیست - نذر کند و بر سر قبور اولیاء خدا و عرفا برود، آن‌هایی که اهل معنا بودند. معلوم می‌شود در این سر قبر رفتن خیلی خیرات و برکات است.

من همیشه یک مثال می‌زنم، می‌گویم: ببینید آقاجان الان اگر پدر بنده و شما زنده بود ولو فرض کنیم یک کسی که پدرش در شهرستان باشد و تهران نباشد، حدّاقل ماهی یک بار می‌رویم سر بزنیم یا نه؟ در تهران هم که باشد حدّاقل هفته‌ای یک بار می‌رویم سر بزنیم. دیگر انسان باید خیلی بی‌توفیق و بی‌ادب باشد و اوضاعش خراب باشد که پدر و مادرش در قید حیات و در تهران باشند امّا هفته‌ای یک بار هم نرود سر بزند. عزیز من! پدر و مادر هیچ موقع برای انسان نمی‌میرند، پس باید انسان سر قبورشان هم برود سر بزند.

لذا این‌جا هم می‌گوید قبرت را نمی‌دانم امّا آمدم. اصلاً نه پدر و مادر، می‌توانید برای هر کسی این کار را انجام دهید. عمو؛ دایی، پدربزرگ مادربزرگ یا کس دیگری بوده که اینجا نیست، چهار تا خط به عنوان قبر بکشید و بنشینید فاتحه بخوانید. برای او هم تصویرش را می‌فرستند.

مسئله دوم در این حضور یافتن، ادب است؛ یعنی من مؤدّب هستم و بلند شدم آمدم. وقتی بلند شدم آمدم یعنی اظهار عجز کردم که آمدم، نه  این که به تعبیر عامیانه از سر سیری آمده باشم.


برای اولیاء خدا هم همین‌طور است. آن‌وقت این اولیاء خدا هم دعا می‌کنند. حالا چرا باید اولیاء خدا دعا کنند؟ چون دعای اولیاء خدا مستجاب است. چرا ما برای آن‌ها دعا کنیم؟ معلوم می‌شود آن‌ها هم نیازمند هستند. عرض کردم الان واقعاً اموات می‌فهمند چه خبر است. برای همین هم اوّل دعا این است که می‌گوییم: «اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ».

ما اصلاً نمی‌دانیم ماه مبارک یعنی چه، چه من نوار که فرمایشات بزرگان را می‌گویم و چه شما که می‌شنوید، هیچ کدام نمی‌دانیم، خیلی چیز‌ها را هم نمی‌فهمیم، چون باید یک جای دیگر بفهمیم.

مثل آن زمانی که در عالم ذر بودیم، چه می‌دانستیم عالم صلب یعنی چه؛ در عالم صلب بودیم، چه می‌دانستیم عالم رحم یعنی چه؛ در عالم رحم بودیم؛ چه می‌دانستیم عالم دنیا یعنی چه. وقتی انسان از این عالم دنیا می‌رود و در عالم برزخی قرار می‌گیرد، معنای «الدُّنْیَا مَزْرَعَةُ الْآخِرَة»[3] را به خوبی می‌فهمد. عجیب این است که همه هم آن‌جا می‌فهمند؛ کافر آن‌جا می‌فهمد، فاسق و فاجر آن‌جا می‌فهمند، ولیّ خدا هم آن‌جا می‌فهمد که چه خبر است. ما الان در دنیا هستیم، تا‌ این‌جاییم، نمی‌فهمیم. هزاری هم بگوییم و هزاری هم روایت بخوانیم و بگوییم ما مثل ماهی در آب هستیم و قدر آب را نمی‌دانیم، همه این‌ها حرف است. نمی‌دانیم و تا آن طرف هم نرویم، نمی‌فهمیم. آن که آن طرف رفت، می‌فهمد.

آن‌جا اولیائش و مؤمنینش چنان عجز و ناله می‌زنند که خدا ما را برگردان، یک ماه مبارک رمضان دیگر را درک کنیم که تو گویی این‌ها گنهکارترین انسان‌ها هستند. می‌گویند: خدا! می‌شود ما را برگردانی خدا! خدا! برمی‌گردیم؟! خدا! خدا! ...، ناله می‌زنند، فغان می‌کنند.

آن‌ها که رفتند می‌فهمند، من و شما نمی‌فهمیم.
من و شما می‌خوانیم که صلوات چیست امّا واقعاً نمی‌دانیم چه خبر است. -
یک شخصی در عالم مکاشفه از مرحوم گلپایگانی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) پرسیده بودند:
آن‌جا چه خبر است؟ فرموده بودند: این‌جا نصاری و یهود عاجز هستند و فریاد می‌زنند که فقط یک دانه از صلوات‌هایی را که در دنیا فرستادید، به ما بدهید، ما را بس است.
این‌قدر ذکر صلوات بر محمّد و آل محمّد(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) فضیلت دارد - خیلی بی‌رودربایستی ما الان هیچی نمی‌فهمیم. آن‌طرف که می‌رویم تازه به تعبیر عامیانه این دوزاری مان می‌افتد که عجب! «الدُّنْیَا مَزْرَعَةُ الْآخِرَة» که می‌گفتند یعنی این، تازه آن‌جا می‌فهمیم. 

آن موقع است که می‌خواهیم برگردیم، می‌گوییم: خدایا! ما را برگردان امّا عالم ربّانی‌اش برنمی‌گردد؛ زاهد است، برنمی‌گردد؛ آیت‌الله العظمی بهجت است، برنمی‌گردد؛ آیت‌الله العظمی بهاءالدّینی است، برنمی‌گردد؛ ابوالعرفاء برنمی‌گردد. فقط این‌جاست که چیزی می‌دهند.

یکی از دوستان یک موقعی ارادتی به ابوالعرفاء، آیت‌الله العظمی ادیب پیدا کرد و خیلی برای ایشان مطالب می‌فرستاد. یک کسی متوجّه شده بود که آقا هم به ایشان عنایت دارد. چرا؟ چون آن‌ها هم نیاز دارند، ولو ابوالعرفاء - که خودشان فرمودند: من اصلاً سنگ نمی‌خواهم، جنازه‌ام را از این‌جا زیر پای امیرالمؤمنین می‌برند - هم نیاز دارد.

****************

[3] مجموعه ورام، ج: 1، ص:183

**************

شرح خطبه شعبانیّه، نهم رمضان المبارک 1434      

منبع

یک نکته‌ای بگویم که یک ولیّ خدا فرمودند، فرمودند: گدای گدای علی‌ام در دو دنیا.
من عرض کردم: آقاجان! این «گدای گدای علی‌ام در دو دنیا» چطور در دو دنیاست؟
فرمودند: چون آن‌جا می‌بینی گداهای امیرالمؤمنین چقدر دارند، کاسه‌شان پر است،
آن‌وقت حالا من از این گداهای امیرالمؤمنین گدایی می‌کنم که یک چیزی می‌شود به من بدهید.
تو دست من را بگیر، تو یک کمکی کن، پرونده‌ام خالی است. پرونده‌ام ناقص است، تو یک کمکی کن.
برای همین گدای گدای علی‌ام در دو دنیا؛ هم این دنیا گدایشان هستیم، هم آن دنیا..
"آیت الله العظمی قرهی(حفظه الله تعالی)
منبع


امام المسلمین حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای(روحی له الفداء و حفظه الله تعالی):
"این حقیقتی است: ما از قرآن دور هستیم؛ امّت اسلامی از قرآن دور است؛
 زندگی ما، واقعیّتهای زندگی ما با حقایق قرآنی خیلی فاصله دارد! ما باید خودمان را نزدیک کنیم؛
 و سعادت امّت اسلامی هم به همین وابسته است که خودش را به قرآن و مفاهیم قرآن و معارف قرآن و درسهای قرآن نزدیک کند. یکی از راه‌ها همین است که قرآن مایه‌ی انس جوانان و مردم و زنان و مردان باشد.

بیانات در دیدار قاریان و حافظان برتر شرکت‌کننده‌ در مسابقات بین‌المللى قرآن کریم
۱۳۹۵/۰۲/۲۹

*************************************************

آیت الله العظمی بهجت(اعلی الله تعالی مقامه الشّریف):
"اگر کتابی بود که عکس اشیا را نشان می‌داد، آن کتاب، همین قرآن است
که بهشت و جهنم را نشان می‌دهد، بااین‌همه، ما این‌گونه بی‌تفاوت هستیم و به دنیا دل بسته‌ایم.
‌ای‌کاش مابه‌التفاوت، چیزی بود که ارزش جدا شدن از حق و پیوستن به باطل را داشت.
دنیا و مقاماتش چه ارزش دارد؟
خدا می‌داند که صاحبان مقامات معنوی در اوقات خلوت و مناجات چه حالی دارند
و خاموشی فکر، چگونه آنها را در اثر مشاهده انوار الهی می‌سوزاند،
ولو در مدت کوتاه!"

در محضر بهجت، ج۱، ص۱۱

منبع


«اعوذ باللّه السمیع العلیم من همزات الشیاطین و اعوذ باللّه أن یحضرون إن اللّه هو السمیع العلیم»

شیاطین در این ماه مبارک رمضان در غل و زنجیر شده‌اند منتها برای آن‌هایی که بالجد «اعوذ» گفتند؛ یعنی به خدا پناه بردند. برای همین باید انسان به خدا پناه ببرد. آن که به اعمال خودش پناه ببرد، طبعاً گرفتار شیطان می‌شود، حال چه ماه مبارک باشد، چه غیر ماه مبارک.

هرگز پناه به اعمال خودمان نبریم، هرگز ولو به لحظه‌ای تصوّر نکنیم کسی شده‌ایم که همان لحظه، لحظه سقوط ما می‌شود، چون هر کس ولو به لحظه‌ای تصوّر کند کسی شده است، همان لحظه، لحظه سقوط اوست. هرگز احساس آرامش نکنیم إلّا در پناه پروردگار عالم، إلّا در پناه نائب الله، حجّت الله، آقاجانمان.
آن که در پناه اعمال خودش رفت، باخت. آن که فکر کرد ماه مبارک رمضان زیاد دعا خوانده، باخته است. آن که فکر کرد در ماه مبارک رمضان زیاد عبادت انجام داده، فریب نفس را خورده و پناه به نفس برده است، نه پناه به خدا. آن که پناه به نفس ببرد، شیطان بر او احاطه پیدا می‌کند، ولو شب قدر باشد. لذا باید به خود خدا پناه برد.
غل و زنجیر شدن شیطان هم برای کسانی است که بدانند هیچ عملی از خود ندارند، امّا وقتی فکر کند از خود عملی دارد یعنی رهاست، یعنی حرّ است و حرّ در مقابل عبودیّت و بندگی است.

آن کسی را هم که عبودیّت و بندگی را فروخت و حرّ شد، به حال خودش وامی‌گذارند و رها می‌کنند و او هم دیگر پناه به خدا نمی‌برد و کسی که پناه به خدا نبرد، برکاتی از قرآن هم ندارد.

خود پروردگار عالم فرمود:حتّی موقعی که می‌خواهید کلام من را بگویید، «فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ»،
به پروردگار عالم پناه ببرید. عزیزان! این معنا دارد و معنایش خیلی مهم است؛
این یعنی حتّی کلام خدا و کلام حق هم اگر بدون پناه بر خدا باشد، اثر ندارد.
ولو بهترین کلمات بدون پناه بردن به خدا بی‌اثر است
. چرا؟ 

چون حجاب می‌آورد. حجاب هم که آورد، انسان بیچاره و گرفتار می‌شود. حجاب که آورد، انسان در تاریکی‌ها تصوّر می‌کند جدّی چیزی در دست و بالش است، امّا وقتی روشنایی طلوع کرد، می‌بیند نه الماس است، نه درّ است، نه جواهر؛ فقط یک سنگ ریزه‌های به درد نخور و بی ارزش است که پشیزی هم ارزش ندارد. لذا انسان باید همیشه پناه به خدا ببرد.

اتّفاقاً اولیاء خدا در ماه مبارک رمضان بیشتر به خدا پناه می‌بردند. عرفای عظیم‌الشّأن در شب قدر بیشتر به خدا و به حجّت خدا پناه می‌برند و لذا بیشتر خودشان را تهی می‌بینند. چون هر که تهی شد، پُرش می‌کنند، نه هر که هرچه داشت. چون معمولاً هرکه چیزی داشت، خودش دارد و دیگر چیزی به او نمی‌دهند، به تهی چیزی می‌دهند.

"آیت الله العظمی قرهی(حفظه الله تعالی)

******************************

«فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّـهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

آیه شریفه 98 - سوره مبارکه نحل

******************************

منبع


آیت الله حائری شیرازی(حفظه الله تعالی):

"خاطره ای از امام:

در سنه 52 یا که 54 روزی در زندان چشمهایم را بسته بودند و دوره بازجوئی طولانی داشتم که در آن روزهای خاص شبی حالم خیلی سخت بود. مجلسی را دیدم که امام در آنجا درس می دادند

و صحبت می کردند. و روحانیون هم زیاد بودند. سیِّدی وارد شد،

امام جلوی او راست قامت روی منبر ایستاد و سه بار فرمود:

الامان، الامان، الامان یا صاحب الزّمان که من متوجه شدم

وجود مقدس حضرت امام زمان(عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) بوده،

از فردای آن شب روش بازجوئی عوض شد، یکی از صلحا گفت که امام برایت امان گرفته است

یعنی وساطت کرده بود نزد حضرت و نقش داشته در آن تغییر و تحوّل،

مسئله این است که ما اگر از برکات بخواهیم استفاده کنیم اینها باید واسطه باشند.

این خیلی مقام است که واسطه ی فیض میشود. این معنی نیابت است،

معنی این است که بین امام و امّت حائل است و امّت از این طریق به امامش میرسد."

منبع:

کتاب سرگذشتهای ویژه از زندگی حضرت امام خمینی(اعلی الله تعالی مقامه الشّریف)، ج4، ص17

چاپ هشتم، 1366

 امام المسلمین حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای(روحی له الفداء و حفظه الله تعالی):
"عاشورا پیامها و درسهایی دارد. عاشورا درس میدهد که برای حفظ دین، باید فداکاری کرد.
درس میدهد که در راه قرآن، از همه چیز باید گذشت. درس میدهد که در میدان نبرد حقّ و باطل،
کوچک و بزرگ، زن و مرد، پیر و جوان، شریف و وضیع و امام و رعیّت، با هم‌ در یک صف قرار میگیرند.
درس میدهد که جبهه‌ی دشمن با همه‌ی تواناییهای ظاهری، بسیار آسیب‌پذیر است
-همچنان‌که جبهه‌ی بنی‌امیه، به‌وسیله‌ی کاروان اسیران عاشورا، در کوفه آسیب دید،
در شام آسیب دید، در مدینه آسیب دید،و بالأخره هم این ماجرا، به فنای جبهه‌ی سفیانی منتهی شد-
درس میدهد که در ماجرای دفاع از دین، از همه چیز بیشتر، برای انسان، بصیرت لازم است.
بی‌بصیرتها فریب میخورند.
بی‌بصیرتها در جبهه‌ی باطل قرار میگیرند؛ بدون این‌که خود بدانند.

همچنان‌که در جبهه‌ی ابن‌زیاد، کسانی بودند که از فسّاق و فجّار نبودند، ولی از بی‌بصیرتها بودند."
بیانات در دیدار فرماندهان گردان‌های عاشورا
۱۳۷۱/۰۴/۲۲

*********************************

حاج آقای پناهیان(دامت برکاته):

"خدا یه اولویت هایی داره، تو یه اولویت هایی داری!

اولویت های خدا رو بذاری کنار و به اولویت های خودت برسی،

خدا نابودت میکنه!...

و من بعد باید اینجا به محضر شریف مسلمانان و مذهبی های غیرانقلابی برسم،

اونها کسانی هستند که تمام رفتارهاشون دینیه ولی هر زمانی که به دینش نگاه میکنی و دینداریش،

حکمی از دین رو داره اجرا میکنه که دارای اولویت اول نیست!

و این روش ابلیسه!!

ابلیس یه عارف بود، یه سالک بود، یه واصل بود، یه با تقوا بود، یه عابد بود، یه زاهد بود،

یه جا یه دونه اولویت رو قبول نکرد، نگفت من به جای اینکه به آدم سجده کنم،

میخوام برم کاباره! خسته شدم دیگه از نماز زده شدم از تو بیزار شدم،

گفت من به جای اینکه برای آدم سجده بکنم،

جاش هزاران سال عبادتی میکنم برات خدا که کسی نکرده باشه!

خدا در این وضعیت بود که بهش گفت: دور شو!

رجیم شد، ملعون شد! مطرود شد! و تازه عامل انحراف دیگران هم قرار گرفت!!

جالبه اینجور آدم ها نمیدونم چرا عامل انحراف دیگران میشن!

کفّار اونقدر عامل انحراف دیگران نمیشن! جالبه!

ولی اینا میشن!!

امان امان -شما همین الان در دلتون به خدا پناه ببرید من بیشتر از شما، برای من حقیر هم دعا کنید -

امان امان از مذهبی گری ای که در هر لحظه داره کار دینی میکنه؛

کار دینی بدون اولویت!

اینها دارند خودشون رو راضی میکنند خدا رو راضی نمیکنند

صداخفه کن به سر وجدان خودشون گذاشتند، میخوان وجدانشون ناراضی نباشه!...

شما بالاخره اهدافت تو زندگی، آرمانهات تو زندگی،

چند درصدش فردیه چند درصدش اجتماعیه؟!

-اصلا چند درصدش فردیه چند درصدش اجتماعیه؟! سوال غلطیه؛-

آرمانهات چقدر انقلابیه؟!

انقلابی یعنی چی؟ یعنی حواست هست نری جهنم؟!

حواست هست یه روزی باید جواب بدی؟!

حواست هست این امکانات رو خدا در اختیارت قرار داده یه روزی حساب میکشه؟!!

حواست هست به اینکه کارهای امام زمان رو زمین مونده،

تو داری به چه موضوعی می پردازی؟!!

حواست به خودت هست؟!

********

(متن پیاده شده از صوت اخیر، تلخیص شده میباشد و اگر اضافات یا کاستی جایی وجود دارد،

از جانب ماست.)

کلیپ صوتی دو متن پیاده شده فوق الذّکر

حضرت امام خمینی(روحی له الفداء و اعلی الله تعالی مقامه الشّریف):

اکنون که من حاضرم، بعض نسبت‌های بی‌واقعیت به من داده می‌شود
و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛
لهذا عرض می‌کنم آنچه به من نسبت داده شده یا می‌شود، مورد تصدیق نیست
مگر آن‌که صدای من یا خط و امضای من باشد، با تصدیق کارشناسان؛
یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.

وصیت‌نامه الهی - سیاسی
متن کامل وصیت نامه الهی - سیاسی حضرت امام خمینی(اعلی الله تعالی مقامه الشّریف)

دریافت نسخه موبایل [PDF Mobile]

****************************

حضرت امام خامنه ای(روحی له الفداء و حفظه الله تعالی):
«هر فردی و هر جریانی که برای اسلام و به نام اسلام کار میکند، اگر به آمریکا اعتماد کرد، خطای بزرگی مرتکب شده و سیلی‌اش را خواهد خورد؛ کمااینکه خوردند. در همین چند سال اخیر جریانهای اسلامی، به‌خاطر مصلحت‌اندیشی، به‌خاطر عقل سیاسی -اسمش را میگذارند عقل- به‌خاطر تاکتیک که میگفتند این حرکت تاکتیکی است، با آمریکایی‌ها رفیق شدند، به آنها اعتماد کردند، چوبش را خوردند، سیلی‌اش را خوردند و حالا دارند مصیبتهایش را تحمّل میکنند. هرکسی با نام اسلام در جهت اسلام حرکت میکند، اگر به آمریکا اعتماد بکند، خطای بزرگی مرتکب شده. ما البتّه دشمنهای ریزودرشت زیادی داریم؛ دشمنهای کوچک هم داریم، دشمنهای حقیر هم داریم امّا عمده‌ی دشمنی‌ها از سوی آمریکا و از سوی انگلیس خبیث -انگلیسِ واقعاً خبیث؛ هم در گذشته، از دوران اوایل رژیم طاغوت تا دوران انقلاب، [هم‌] بعد از دوران شروع انقلاب و پیروزی انقلاب تا امروز، همواره انگلیس با ما دشمنی کرده است؛ حالا هم به‌مناسبت سالگرد امام، دستگاه تبلیغاتی دولت انگلیس علیه امام، به‌اصطلاح سند منتشر میکند؛ سند منتشر میکند علیه امام بزرگوار، امام پاکیزه و مطهّر! سند را از کجا آورده‌اند؟ از مدارک آمریکایی! خب، آمریکایی که هواپیمای مسافری را با قریب سیصد نفر سرنگون میکند، از جعل سند ابائی دارد؟ دشمنیِ انگلیس‌ها این‌جوری است- و [از سوی‌] رژیم منحوس و سرطانی صهیونیستی است؛ اینها دشمنهای اصلی‌اند. این دشمن را باید شناخت و در مقابل کارهای او باید حسّاسیّت نشان داد؛ حتّی اگر نسخه‌ی اقتصادی هم به ما میدهند، باید با احتیاط برخورد کرد؛ مثل این است که دشمنی بیاید به انسان یک دارویی را بدهد و بگوید آقا، این دارو را بخور برای فلان بیماری؛ شما احتیاط میکنید؛ احتمال دارد در داخل این دارو زهر گذاشته باشد. نسخه‌ی سیاسی و نسخه‌ی اقتصادی دشمن هم باید با احتیاط مورد توجّه قرار بگیرد؛ حسّاسیّت در مقابل دشمن این است. طبعاً این حسّاسیّت وقتی بود، دیگر تبعیّت نخواهد بود، و عرض کردیم که عدم تبعیّت همان جهاد کبیر است»

بیانات در مراسم بیست‌ و هفتمین سالگرد رحلت امام خمینی(اعلی الله تعالی مقامه الشّریف)

۱۳۹۵/۰۳/۱۴


 امام المسلمین حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای(روحی له الفداء و حفظه الله تعالی):

مناجات شعبانیّه یک تحفه‌ای است که در اختیار ما قرار داده شده است. خب ما دعا خیلی داریم،
همه ی این دعاها هم پر از مضامین عالی است،امّا بعضی یک برجستگی خاصّی دارند.
من از امام بزرگوار(رضوان الله علیه) سؤال کردم،
گفتم در میان این دعاهایی که از ائمّه علیهم‌السّلام رسیده است،
شما به کدام دعا بیشتر علاقه مندید و دلبسته اید؟
فرمودند به دعای کمیل و مناجات شعبانیّه؛ به این دو دعا.

امام یک دلِ متوجّه به خدا بود، اهل توسّل بود، اهل تضرّع بود، اهل خشوع بود،
اهل اتّصال با مبدأ بود؛ وسیله ی بهتر در چشم او، این دو دعا بود: دعای کمیل، مناجات شعبانیّه.
وقتی انسان مراجعه میکند به این دو دعا، دقّت میکند، می بیند چقدر هم شبیه همند این دو دعا؛
شباهت های زیادی به هم دارند؛ مناجات انسان خاشع، مناجات انسان متوکّل به خدا؛
کَاَنّی بِنَفسی واقِفَةٌ بَینَ یَدَیک، وَ قَد اَظَلها حُسنُ تَوَکُّلی عَلَیک، فَقُلتَ ما اَنتَ اَهلُه، وَ تَغَمَّدتَنی بِعَفوِک؛
امید، امید به مغفرت الهی، به رحمت الهی، به توجّه الهی، بلندهمّتیِ در درخواست از پروردگار؛
اِلهی هَب لی کَمالَ الانقِطاعِ اِلَیک، و اَنِر اَبصارَ قُلوبِنا بِضیاءِ نَظَرِها اِلَیک.
ماه شعبان یک چنین ماهی است؛ دلهای پاک، دلهای نورانی، دلهای جوان، از این موقعیّت بهره بگیرند،
استفاده کنند، رابطه‌تان را با خدا قوی کنید.

 امام المسلمین حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای(روحی له الفداء و حفظه الله تعالی):

به اعتقاد من بایستی مهم‌‌‌ترین امر در ذهنتان[کادر مرکزی حزب الله] این باشد که به خدا توکل کنید و حقیقتاً به معنای واقعی کلمه از او کمک بخواهید و از او استغاثه کنید. اشخاصِ ما عجزه‌‌‌یی بیش نیستیم؛ این عجز را بایستی به قدرت بی‌‌‌نهایت پروردگار وصل کنیم، تا بکلی آسیب‌‌‌ناپذیر شویم. من طهارت و صفای شما را می‌‌‌دانم؛ اما روز به روز باید این بیشتر بشود. توسلات و توجهاتتان را به پروردگار بیشتر کنید. نوافل مخصوصاً نافله‌‌‌ی شب وسیله‌‌‌ی مهمی است. شما ببینید که خداوند متعال در سوره‌‌‌ی مزمل با پیامبر خودش چگونه حرف می‌‌‌زند. بعد از آنکه او را به برخاستن در شب و تضرع در نیمه‌‌‌ی شب امر می‌‌‌کند، می‌‌‌فرماید: «انّا سنلقی علیک قولا ثقیلا». البته قیام او با قیام امثال ما فرق می‌‌‌کند؛ طبعاً آن ثقلی که بر دوش آن بزرگوار بود، با ثقل‌‌‌هایی که بر دوش لاغر و ضعیف ما هست، فرق می‌‌‌کند؛ به همان نسبت، خود ما هم کوچک و ضعیفیم و همان تمرین برای ما هم لازم است. من در زندگی امام بزرگوارمان (رضوان الله تعالی علیه) این را یافتم که وقتی بار عظیمی بدون سابقه بر دوش او قرار می‌‌‌گرفت، با اتصال و ارتباط معنوی و قلبی، خودش را تقویت می‌‌‌کرد. در این اواخر، معمولًا ایشان در ماه رمضان با کسی ملاقات نمی‌‌‌کردند. من بعد از ماه رمضان که ایشان را زیارت می‌‌‌کردم، بوضوح می‌‌‌دیدم که نورانی‌‌‌تر شده‌‌‌اند؛ به خاطر همین نورانیت بود که ایشان تا آخرین ماههای عمرشان مثل کوه ایستاده بودند. سن پیری معمولًا فصل ضعف و انحطاط جسمی و روحی در انسان است؛ ولی جوان از لحاظ روحی و جسمی هر دو قوی است؛ اما این را بایستی به خدای متعال وصل کند، تا در او هیچ‌‌‌چیزی نفوذ نکند. به‌‌‌هرحال، در این مبارزه‌‌‌ی عظیمی که در مقابل شماست و باید آن را ادامه بدهید، من تقویت جانب معنوی را واجب می‌‌‌دانم.
***********
«إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلًا ثَقِیلًا»﴿٥﴾
آیه شریفه 5 - سوره مبارکه مزّمّل

بیانات در دیدار اعضای کادر مرکزی حزب‌اللَّه لبنان‌

۱۳۷۰/۱۲/۱۳

رُوِیَ عَنْ ابی الحَسن الرِّضا(علیه السلام) قال: قال رسُول الله(صلّی الله علیه و آله وسلّم):

رَجَبٌ شَهْرُ اللَّهِ الْأَصَبُّ وَ شَهْرُ شَعْبَانَ تَتَشَعَّبُ فِیهِ الْخَیْرَاتُ وَ فِی أَوَّلِ یَوْمٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ تُغَلُّ الْمَرَدَةُ مِنَ الشَّیَاطِینِ وَ یُغْفَرُ فِی کُلِّ لَیْلَةٍ لِسَبْعِینَ أَلْفاً.[1]
 
ترجمه حدیث: از حضرت علی بن موسی ‏الرضا(علیه السلام) روایت شده که فرمودند:
پیغمبر اکرم(صلّی ‏الله‏ علیه ‏وآله ‏وسلّم) فرموده است ماه رجب ماه خداوند است که رحمت الهی در آن ریزش می­کند؛ و ماه شعبان ماهی است که در آن خیرات منشعب و پراکنده می­شود و شیوع می­یابد؛ و در روز اوّل ماه رمضان شیاطین در غل و زنجیر کشیده می­شوند و در هر شب ماه مبارک رمضان هفتاد هزار نفر از بندگان (گناهکار) خدا آمرزیده می­شوند.
 
شرح حدیث: امام هشتم (علیه السلام) از رسول خدا نقل کردند که آن حضرت فرمودند:
ماه رجب ماه خدا است، که در آن رحمت الهی بر بندگانش ریزش می­کند. و ماه شعبان ماهی است که خیرات در آن پراکنده می‏شود. و در اوّلین روز ماه مبارک رمضان، گمراه ‏کنندگان از شیاطین ‌به غل و زنجیر بسته می­شوند. مغلول کردن یعنی قفل زدن. خداوند گمراه‏ کنندگان از شیاطین را مهار می­کند. یعنی خداوند جلوی مانع ایجاد کردن شیاطین را در ماه مبارک رمضان می­گیرد. این برای روز بود. در شب چه‏ طور؟ خداوند هر شب هفتاد هزار نفر را مورد آمرزش قرار می­دهد.
این سه ماه رجب، ‌شعبان و ‌رمضان مورد عنایت الهی هستند. به حسب ظاهر ما در آخرین لحظات ماه شعبان هستیم. روایت معروف دیگری از امام هشتم(علیه‏ السلام) است[2] که دارد اباصلت در آخرین جمعه ماه شعبان، می­رود خدمت حضرت امام رضا(علیه السلام). حضرت ابتدا به او می­فرماید:
 اى اباصلت ماه شعبان بیشترش گذشت و این جمعه آخر آن است، پس آنچه از اعمال خیر که در این ماه در انجام آن کوتاهى کرده ‏اى در این چند روزى که باقى مانده تدارک کن، و بر تو باد به انجام آنچه به حال تو مفید است و ترک آنچه براى تو فائده ‏اى ندارد، و دعا و استغفار و تلاوت قرآن را افزون کن، و از گناهان و نافرمانی­ هایت به‏ سوى خدا بازگرد و توبه نما، تا این ماه خدا به تو رو کرده باشد در حالى که تو با خدایت- عزّوجلّ- اخلاص ورزیده باشى، و امانتى بر گردن خود باقى مگذار مگر آنکه آن را ادا کنى، و نیز در دلت کینه هیچ مؤمنى نباشد مگر اینکه آن را از دل بیرون کنى، و هیچ گناهى را که مرتکب بوده ‏اى وامگذار مگر آنکه آن را رها کرده و از آن دورى گزینى، و از خداوند پروا داشته باش، و در امور نهان و آشکارت بر او توکّل و اعتماد کن، و هر کس بر خدا توکّل کند همانا خداوند او را کافى است، زیرا خداوند کار خود را به انجام می­رساند، و براى هر چیز اندازه ‏اى قرار داده است، و در باقی‏مانده این ماه زیاد این ذکر را بگو:
«اللّهم إن لم تکن قد غفرت لنا فی ما مضى من شعبان فاغفر لنا فیما بقی منه».[3]
(یعنى: پروردگارا! اگر تاکنون در این ماه ما را نبخشیده ‏اى، پس از تو می­خواهیم که در باقیمانده این ماه ما را ببخشى و بیامرزى). زیرا خداوند تبارک و تعالى در این ماه مردم بسیارى را به جهت احترام ماه مبارک رمضان از آتش آزاد مى‏کند.
حضرت به او گوش‏زد می­کند که این ماه شعبان این همه برکات داشت، و چه بسا تو از آن غفلت کرده باشی. بیا از بقیه‏ ای که از ماه شعبان مانده است استفاده کن. در مابقی ماه شعبان کوتاهی‏ ات را جبران کن. بعد هم فرموده:
«وَ أَکْثِرْ مِنَ الدُّعَاءِ وَ الِاسْتِغْفَارِ وَ تِلَاوَةِ الْقُرْآنِ». دعا، استغفار و تلاوت قرآن را زیاد انجام بده
. این همانی است که پیغمبر اکرم فرمود: «وَ شَهْرُ شَعْبَانَ تَتَشَعَّبُ فِیهِ الْخَیْرَاتُ»؛ خدا خیرات را در ماه شعبان برای امتش پراکنده می­کند. بیا فکر کن ببین در این ماه چه ‏قدر از این خیرات نصیب تو شده است؟ من حرفم این است. امام هشتم(علیه ‏السلام) می­گوید خیلی از خیرات را از دست دادی؛ پس بیا در این بقیه ماه شعبان جبران کن.
دست آخر هم ‌می­فرماید زیاد این دعا را در مابقی ماه شعبان زیاد بگو:
«اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ قَدْ غَفَرْتَ لَنَا فِی مَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ»
؛ خدایا اگر در آنچه از ماه شعبان گذشت من را مورد مغفرتت قرار ندادی، ‌در این مابقی ‏اش من را مورد آمرزش قرار بده. چرا باید این کار را بکنی؟ برای اینکه خودت را خالص کنی، ‌پاک کنی، ‌تر و تمیز کنی؛
 چون می خواهی وارد بشوی در ماه رمضان. ماه رمضان ماه ضیافت الهی است. خدا تو را دعوتت کرده، ‌می­خواهی بروی سر سفره ‏اش بنشینی، ‌پس خودت را تطهیر کن.
انسان وقتی می­خواهد برود مهمانی چه ‏کار می­کند؟ خودش را تر و تمیز می­کند. اینجا میزبان خداست،‌ میهمان عبد است. باید عبد تطهیر و تزکیه کند. و آن تزکیه هم، ‌تزکیه نفس و درونی است. در این روایت هم امام هشتم (علیه السلام) فرمود که اگر عداوتی از کسی در دلت هست بیرون کن. همه اینها جنبه­ های درونی دارد. لذا می­خواستم به دوستان سفارش کنم، این چند لحظه‏ ای که از ماه شعبان باقی مانده این دعا را زیاد تکرار کنید. همین‏طور که داری از اینجا می­روی بر این ذکر مداومت کن و بگو: «اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ قَدْ غَفَرْتَ لَنَا فِی مَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ». تا شب نشده این را پشت سر هم بگو. شاید ان‏ شاءالله خدا عنایتی کند و با یک روح باصفا و تطهیر شده و تزکیه شده، وارد ماه مبارک رمضان شوی.[4]
"آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی(اعلی الله تعالی مقامه الشّریف)

***************************
[1]. وسائل الشیعة، جلد10، صفحه 315.
[2]. متن کامل این روایت بدین شرح است: عَنْ عَبْدِ السَّلَامِ بْنِ صَالِحٍ الْهَرَوِیِّ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى
أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا علیه السّلام فِی آخِرِ جُمُعَةٍ مِنْ شَعْبَانَ فَقَالَ لِی یَا أَبَا الصَّلْتِ إِنَّ شَعْبَانَ قَدْ مَضَى أَکْثَرُهُ وَ هَذَا آخِرُ جُمُعَةٍ مِنْهُ فَتَدَارَکْ فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ تَقْصِیرَکَ فِیمَا مَضَى مِنْهُ وَ عَلَیْکَ بِالْإِقْبَالِ عَلَى مَا یَعْنِیکَ وَ تَرْکِ مَا لَا یَعْنِیکَ وَ أَکْثِرْ مِنَ الدُّعَاءِ وَ الِاسْتِغْفَارِ وَ تِلَاوَةِ الْقُرْآنِ وَ تُبْ إِلَى اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِکَ لِیُقْبِلَ شَهْرُ اللَّهِ إِلَیْکَ وَ أَنْتَ مُخْلِصٌ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا تَدَعَنَّ أَمَانَةً فِی عُنُقِکَ إِلَّا أَدَّیْتَهَا وَ لَا فِی قَلْبِکَ حِقْداً عَلَى مُؤْمِنٍ إِلَّا نَزَعْتَهُ وَ لَا ذَنْباً أَنْتَ مُرْتَکِبُهُ إِلَّا قَلَعْتَ عَنْهُ وَ اتَّقِ اللَّهَ وَ تَوَکَّلْ عَلَیْهِ فِی سِرِّ أَمْرِکَ وَ عَلَانِیَتِکَ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدْراً وَ أَکْثِرْ مِنْ أَنْ تَقُولَ فِیمَا بَقِیَ مِنْ هَذَا الشَّهْرِ اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ قَدْ غَفَرْتَ لَنَا فِی مَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یُعْتِقُ فِی هَذَا الشَّهْرِ رِقَاباً مِنَ النَّارِ لِحُرْمَةِ شَهْرِ رَمَضَان‏.
 «عیون اخبار الرضا(علیه الصّلاة و السّلام)، جلد2، صفحه 51».
[3]. مطابق نسخه مفاتیح الجنان، «قَد» قبل از «غَفَرْتَ لَنَا» نیامده:
(اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیما مَضَى مِنْ شَعْبَانَ، فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ)
[4].چهارشنبه20 مرداد 1389 – 30 شعبان1431. مسجد جامع بازار تهران
*************************
منبع (با تلخیص)