برای
اولیاء خدا هم همینطور است. آنوقت این اولیاء خدا هم دعا میکنند. حالا
چرا باید اولیاء خدا دعا کنند؟ چون دعای اولیاء خدا مستجاب است. چرا ما
برای آنها دعا کنیم؟ معلوم میشود آنها هم نیازمند هستند. عرض کردم الان واقعاً اموات میفهمند چه خبر است. برای همین هم اوّل دعا این است که میگوییم: «اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ».
ما اصلاً نمیدانیم ماه مبارک یعنی چه، چه من نوار که فرمایشات بزرگان را
میگویم و چه شما که میشنوید، هیچ کدام نمیدانیم، خیلی چیزها را هم
نمیفهمیم، چون باید یک جای دیگر بفهمیم.
مثل
آن زمانی که در عالم ذر بودیم، چه میدانستیم عالم صلب یعنی چه؛ در عالم
صلب بودیم، چه میدانستیم عالم رحم یعنی چه؛ در عالم رحم بودیم؛ چه
میدانستیم عالم دنیا یعنی چه. وقتی انسان از این عالم دنیا میرود و در
عالم برزخی قرار میگیرد، معنای «الدُّنْیَا مَزْرَعَةُ الْآخِرَة»[3] را
به خوبی میفهمد. عجیب این است که همه هم آنجا میفهمند؛ کافر آنجا
میفهمد، فاسق و فاجر آنجا میفهمند، ولیّ خدا هم آنجا میفهمد که چه خبر
است. ما الان در دنیا هستیم، تا اینجاییم، نمیفهمیم. هزاری هم بگوییم و
هزاری هم روایت بخوانیم و بگوییم ما مثل ماهی در آب هستیم و قدر آب را
نمیدانیم، همه اینها حرف است. نمیدانیم و تا آن طرف هم نرویم،
نمیفهمیم. آن که آن طرف رفت، میفهمد.
آنجا
اولیائش و مؤمنینش چنان عجز و ناله میزنند که خدا ما را برگردان، یک ماه
مبارک رمضان دیگر را درک کنیم که تو گویی اینها گنهکارترین انسانها
هستند. میگویند: خدا! میشود ما را برگردانی خدا! خدا! برمیگردیم؟! خدا!
خدا! ...، ناله میزنند، فغان میکنند.
آنها که رفتند میفهمند، من و شما نمیفهمیم.
من و شما میخوانیم که صلوات چیست امّا واقعاً نمیدانیم چه خبر است. -
یک شخصی در عالم مکاشفه از مرحوم گلپایگانی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) پرسیده بودند:
آنجا چه خبر است؟ فرموده بودند: اینجا نصاری و یهود عاجز هستند و فریاد میزنند که فقط یک دانه از صلواتهایی را که در دنیا فرستادید، به ما بدهید، ما را بس است.
اینقدر ذکر صلوات بر محمّد و آل محمّد(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) فضیلت دارد - خیلی بیرودربایستی ما الان هیچی نمیفهمیم. آنطرف که میرویم تازه به تعبیر عامیانه این دوزاری مان میافتد که عجب! «الدُّنْیَا مَزْرَعَةُ الْآخِرَة» که میگفتند یعنی این، تازه آنجا میفهمیم.
آن
موقع است که میخواهیم برگردیم، میگوییم: خدایا! ما را برگردان امّا عالم
ربّانیاش برنمیگردد؛ زاهد است، برنمیگردد؛ آیتالله العظمی بهجت است،
برنمیگردد؛ آیتالله العظمی بهاءالدّینی است، برنمیگردد؛ ابوالعرفاء
برنمیگردد. فقط اینجاست که چیزی میدهند.
یکی
از دوستان یک موقعی ارادتی به ابوالعرفاء، آیتالله العظمی ادیب پیدا کرد و
خیلی برای ایشان مطالب میفرستاد. یک کسی متوجّه شده بود که آقا هم به
ایشان عنایت دارد. چرا؟ چون آنها هم نیاز دارند، ولو ابوالعرفاء - که
خودشان فرمودند: من اصلاً سنگ نمیخواهم، جنازهام را از اینجا زیر پای
امیرالمؤمنین میبرند - هم نیاز دارد.
****************
[3] مجموعه ورام، ج: 1، ص:183