نور علی نور

درباره بلاگ
نور علی نور

اعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم
بسم الله الرّحمن الرّحیم
«وَإِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَلِقَوْمِکَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ»﴿٤٤﴾
آیه شریفه 44 - سوره مبارکه زخرف
و بى‌گمان این [قرآن‌]
براى تو و براى قوم تو تذکرى است،
و به زودى[در مورد آن‌]بازخواست خواهیدشد
(که با قرآن چه کردید؟)
**************
قالت مولاتی فاطمة الزهراء سلام الله علیها:
«حُبِّبَ اِلیَّ مِن دنیاکُم ثلاث،
تلاوَتُ کتاب اللّه
والنَّظَرُ فی وجه رسول اللّه
وَالإِنفاقُ فی سبیل اللّه»
.............................
امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه):
فرزندم!
با قرآن این بزرگ کتاب معرفت آشنا شو
اگرچه باقرائت آن؛
و راهی از آن به سوی محبوب بازکن
و تصوّر نکن که قرائت بدون معرفت اثری ندارد
که این وسوسه شیطان است.
آخر، این کتاب از طرف محبوب است
برای تو و برای همه کس،
و نامه محبوبْ محبوب است
اگرچه عاشق و محبْ مفاد آن را نداند
و با این انگیزه حبّ محبوب
که کمال مطلوب است به سراغت آید
و شاید دستت گیرد.
ما اگر در تمام لحظات عمر به شکرانه اینکه
قرآن کتاب ما است به سجده رویم
از عهده برنیامده‌ایم.
صحیفه امام جلد۱۶ صفحه۲۱۱
.........................
امام المسلمین
امام خامنه ای(حفظه الله تعالی):
"با قرآن باید عجین شد؛
مفاهیم قرآنی مفاهیمی است برای زندگی؛
فقط معلومات نیست گاهی انسان
معلومات قرآنی اش خوب است
اما از قرآن در زندگی او هیچ اثری نیست!..
همانطور که ازیکی از زوجات مکرمه‌ی پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم)
وقتی درباره‌ی اخلاق پیغمبر پرسیدند،
ایشان در جواب گفتند که«کان خلقه القرآن»
اخلاق او قرآن بود؛
یعنی قرآن مجسم بود.
این باید درجامعه‌ی ما تحقق پیداکند"
............................
سؤالی از محضر مبارک
حضرت آیت الله العظمی بهجت
(رضوان الله تعالی علیه)
*کسی است که می‌گوید
علاقه‌ای به خواندن قرآن ندارم،چه‌کارکنم؟
جواب:زیاد صلوات بفرستد؛
علاقه دارد یا ندارد؟
صلوات بفرستد،همان هدایتش می کند.
...........................
علامه حسن زاده آملی(رضوان الله تعالی علیه):
آقا! ذکر می­خواهید، یکی از اسماء قرآن
ذکر است، ذکر همان قرآن است
البته دقت داشته باشید چطور برای درس وقت معیّن دارید، برای قرآن هم همینطورباشد،
یک درس را قرآن قراردهید،
درپیشگاهش به درس بنشینید؛
استاد هم خدا باشد.
صراط سلوک/ ص 34

«أَفَلَمْ یَنظُرُوا إِلَى السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ کَیْفَ بَنَیْنَاهَا وَزَیَّنَّاهَا وَمَا لَهَا مِن فُرُوجٍ»﴿٦

«وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَیْنَا فِیهَا رَوَاسِیَ وَأَنبَتْنَا فِیهَا مِن کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ» ﴿٧

«تَبْصِرَةً وَذِکْرَىٰ لِکُلِّ عَبْدٍ مُّنِیبٍ» ﴿٨

آیات شریفه 6 ، 7 و 8  - سوره مبارکه ق

آیا به آسمان بالاى سرشان نظر نکرده‌اند که آنرا چگونه بنا کرده و زینتش داده‌ایم
که هیچ گونه خلل و شکافى در آن نیست؟
(۶)
و زمین را گستردیم و در آن کوه‌هاى استوار افکندیم و در آن از هر نوع گیاهان خرّم رویاندیم. (۷)

تا مایه بصیرت و یادآورى براى هر بنده‌ى توبه کاری باشد. (۸)

(ترجمه از استاد بهرام پور(دامت برکاته))

تلاوت بسیار زیبای این آیات شریفه توسط استاد عبدالباسط

پخش و دریافت صوت

(عکس: رشته کوه البرز)


در ایام ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) هستیم.
یه خاطره از زبان آیت الله العظمی مظاهری(دامت برکاته)
که از مراجع معظّم تقلید هستند، میگم
صحبتشان به صورت کتاب هم در آمده و بنده دارم
آیت الله العظمی مظاهری(دامت برکاته):
"یک زنگ خطری بزنم و آن این که مادرهای ما که چادر داشتند،
چاقچور داشتند، روبنده داشتند وقتی می خواستند با نامحرمی صحبت کنند
ریگ در دهانشان می گذاشتند
تا صوتشان جاذبه نداشته باشد
پدرهای ما سر و کار با قرآن داشتند صبح قرآن می خواندند،
شب قرآن می خواندند سر و کار با محراب و منبر داشتند،
ما این هستیم. حال بچه های ما چه خواهند شد؟

چادر و چاقچوریها این زنها را تحویل جامعه دادند که متاسفانه با کمال جرأت
بچهٔ بزرگش را بی چادر بیرون می آورد و اگر نمی ترسید خودش هم بی چادر می آمد بیرون.
با کمال بی حیائی صورت باز می آید می نشیند لب ایوان حضرت معصومه سلام الله علیها.
یک خانمی به من می گفت خواب حضرت معصومه را دیدم.
فرمود:
«قبلا از غریبه ها می نالیدم حالا وای بر خودیها»
چه خواب خوبی! وای بر خودیها!..."
منبع:
کتاب اخلاق در خانه، ص 175 /تالیف آیت الله العظمی مظاهری(حفظه الله تعالی)
(متن پیاده شده سخنرانی ایشان در ماه مبارک رمضان سال 1409 ه .ق)


آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی(اعلی الله تعالی مقامه الشّریف):
"همه شما شنیده اید دیگر و میدانید که پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم)
راجع به حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمود:
«فاطِمَةٌ بَضعَةٌ مِنّی» فاطمه پارهٔ تن من است.
میدانید این را چه جاهایی گفته است؟
اکثر مواردی که پیغمبر گفته است «این پارهٔ تن من است» کجا بوده است؟
در چه رابطه ای گفته است؟
این تعبیر متواتر است، عامّه و خاصّه نقل کرده اند، در این هیچ شبهه ای نیست،
یک نفر شبهه نکرده که این را پیغمبر اکرم نگفته است،
من چند مورد آن را میگویم:
بهترین زنها کیست؟
داریم پیغمبر اکرم خودشان نشسته بودند و اصحابشان هم بودند، سؤال کرد:
«ما هو خَیرُ للنِّساءِ؟» بهترین زنها کیست؟
راوی میگوید: «فلَم نَدرِ ما نَقوُل» گفتیم نمیدانیم چه بگوییم،
«فَصارَ عَلِیٌّ إِلی فاطِمَة فَأَخبَرَها بِذلِک»؛
دارد آنجا امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) رفت و وارد منزل شد و قضیه را گفت.
گفت یک همچنین سؤالی پیغمبر کرده همه در جواب آن مانده اند،
زهرا(سلام الله علیها) گفت: بهترین زنان، آن زنی است که به مرد نامحرم نگاه نکند
و مرد نامحرم هم او را نبیند.
علی(علیه السلام) برگشت، به پیغمبر جواب را گفت. پیغمبر رو کرد و گفت:
«فَقالَ لَه: مَن عَلَّمَکَ هذا؟»، بگو ببینم چه کسی این را به تو یاد داد؟
«قال: فاطمة» گفت: فاطمه. اینجا بود که پیغمبر فرمود:
«إِنَّها بَضعَةٌ مِنّی»(1) یک مورد اینجا بود.
(1) حلیة الأولیاء، ج 2، ص 41

در روایت دیگری آمده است که علی(علیه السلام) فرمودند:
«قَالَ لَنَا رَسُولُ اللَّهِ أَیُّ شَیْ‌ءٍ خَیْرٌ لِلْمَرْأَةِ فَلَمْ یُجِبْهُ أَحَدٌ مِنَّا فَذَکَرْتُ ذَلِکَ لِفَاطِمَةَ
فَقَالَتْ مَا مِنْ شَیْ‌ءٍ خَیْرٌ لِلْمَرْأَةِ مِنْ أَنْ لَا تَرَی رَجُلًا وَ لَا یَرَاهَا
فَذَکَرْتُ ذَلِکَ لِرَسُولِ اللَّهِ فَقَالَ صَدَقَتْ إِنَّهَا بَضْعَةٌ مِنِّی»(2)
حجاب از مرد نابینا
روایت از امام هفتم (علیه السلام) است که این را شنیدید
و شاید منبریها برای شما نقل کرده باشند،
من اینها را میگویم چون من در اینها نکته دارم، یک شخص نابینایی آمد
و اجازه گرفت که وارد بشود، و زهرا (سلام الله علیها) بلافاصله رفت
و پوشش را بر تن کرد.
ما میگوییم چادر. هرچه بود. پیغمبر رو کرد به او و گفت چرا رفتی چادر سرت کردی؟!
اینکه نابینا است!
البته این را پیغمبر عمداً گفت،
برای اینکه این مطلب به من و تو برسد. (ای مادرها! توجّه کنید)
گفت این که تو را نمیبیند
«فَقالَتْ إِنْ لَمْ یَکُنْ یَرانِی فَإِنّی أَرَاهُ وَ هُوَ یَشُمُّ الرِّیحَ فَقَالَ رسوُلُ الله
أَشْهَدُ أَنَّکَ بَضْعَةٌ مِنّی»؛(3)
زهرا (سلام الله علیها) عرضه داشت: او من را نمیبیند؛
ولی من که او را میبینم! او بوی من را استشمام میکند.
من نشنیده ام که زهرا (علیهاالسلام) مثلاً آن موقع عطر زده بوده است.
اینجا پیغمبر فرمود: من گواهی میدهم که تو پارهٔ تن منی.
(2) مستدرک الوسائل، ج 14، ص 182
(3) بحار الانوار، جلد 43، صفحه 91

پوشاندن خود از نامحرم؛ نزدیکترین حالات زن به پروردگار
پیغمبر اکرم راجع به زن از اصحابش سؤال کرد و بعد گفت:
«مَتی تَکوُنُ أَدْنَی مِنْ رَبِّها»
در چه حالتی است که زن خیلی به پروردگارش نزدیک میشود؟
نزدیکترین جا به پروردگارش کجا است؟
قرب الی الله تعالی مراتب دارد، درجات دارد.
آنجایی که خیلی نزدیک میشود به خدا کجاست؟
«فَلَمّا سَمِعَتْ فاطِمَةُ (سلام الله علیها) ذلِکَ قالَتْ: أَدْنَی مَا تَکوُنُ أنْ تَلْزَمَ قَعْرَ بَیْتِها»
وقتی زهرا(سلام الله علیها) شنید با یک جملهٔ کنایه ای فرمود:
آن حالتی که خودش را از نامحرم میپوشاند، نزدیکترین حالت به خدا است.
نه نماز! نه سجده! نه روزه! آن وقت میدانی پیغمبر چه گفت؟
«فَقال رُسولُ الله إِنَّ فاطِمَةَ بَضعَةٌ مِنّی».(4)
خیلی روایت داریم؛ من فقط این موارد را گفتم. کجاها گفت؟
در چه رابطه ای گفت؟ مربوط به چه خصوصیّت او بود که پاره تن اوست؟
آنجایی را که پرده دار است نه پرده در.
احکام اسلام بر محور حیاست
من مقصدم این بود. ما بسیاری از احکامی که در شریعت داریم
چه در بُعد اجتماعی، چه در بُعد فردی بر محور حیاست..."
(4) بحار الانوار، جلد 43، صفحه 92
منبع:
درس اخلاق آیت‌الله مجتبی تهرانی(اعلی الله تعالی مقامه الشّریف)
89/02/07

در بحث تربیت در محیط شغلی: ۴ ایشان این روایت رو فرمودند:
"روایتی از علی(علیه‏السلام) است که فرمودند:
«صِیَانَةُ المَرْأَةِ أَنْعَمُ لِحَالِهَا وَ أَدْوَمُ لِجَمَالِهَا».(1)
این‏که زن خود را بپوشاند و حفظ کند برای خودش و زیبایی‏اش بهتر است...
(1) مستدرک ‏الوسائل،ج14،ص255
www.mojtabatehrani.i
قابل توجه بعضیا که دانسته یا ندانسته(خدایی نکرده) تصویرشون رو
در این فضاهای مجازی به عرضه میگذارند!

اعاذنا الله تعالی من شرور انفسنا و من سیّئات اعمالنا

آیت الله العظمی قرهی(حفظه الله تعالی):
نفس دون، این أعدی عدوّ، در وساوس و در پیروی از همزات شیطان، بسیار قوی عمل می‌کند،
چنان وسوسه‌گر است که از باب همزات - که بیان کردیم: جمع همزه است -
 وارد شده و انسان را گرفتار می‌کند و هر بار به یک نوع او را فریب می‌دهد.
گاه فریب از خودبینی شروع می‌شود، این که انسان تصوّر کند کسی شده است.
این مطلب، چنان انسان را بیچاره می‌کند که موقعی که سر بیرون می‌آورد،
همان موقعی است که دیگر سرش را از کفن خارج می‌کنند، صورتش را روی خاک می‌گذارند،
 شانه‌هایش را می‌گیرند و با إسمع، إفهم گفتن،
تازه او را متوجّه می‌کنند که هیچ بودی و هیچ هستی، إلّا به عمل خالص.
دیگر نه عنوانی است و نه مقامی و ... .
بارها بیان کردیم که فقط اسم کوچک و اسم پدر را صدا می‌زنند.
پس اگر کسی در این دنیا خودش، خودش را گوشمالی ندهد، آن‌جا اوّلین گوشمالی اوست.
لذا خودبینی، چنان انسان را گرفتار می‌کند که دیگر هیچ چیز نمی‌بیند.
«قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُم بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا» ﴿١٠٣﴾
«الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا» ﴿١٠٤﴾(1)
فرمودند: آیا به شما خبر بدهم که چه کسی، خسارت‌دیده و بدبخت‌‌ترین انسان‌هاست؟
آن‌هایی که کوشش بیهوده در دنیا کردند و تلاش‌هایشان گم شده
 و تازه تصوّر می‌کنند به‌به! من چه کسی هستم و چه اعمالی انجام دادم!...

من برخی از بزرگان، از جمله آیت‌الله بهجت، بهجت القلوب(اعلی اللّه مقامه الشّریف) را دیدم که هر شب، تلقین خودشان را می‌خواندند. تا به خود بگویند: وقتی تو را درون قبر می‌گذارند، دیگر آیت‌الله، بهجت القلوب و ... نمی‌گویند، حتّی فامیلی را هم نمی‌آورند، فقط می‌گویند: یا محمّدتقی ابن محمود، همین. برای مثل من بیچاره‌ای هم می‌گویند: یا روح الله ابن محمّدعلی.
دیگر بالاتر از امام عظیم‌الشّأن، آن عارف کامل نیست که برای ایشان هم فرمودند:
یا روح الله ابن مصطفی. همه‌ی عناوین برای دنیاست.
این دو آیه در انتهای سوره‌ی کهف خیلی مهم است، گاهی آن‌ها را برای خود بخوانید،
«قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُم بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا» ﴿١٠٣﴾
«الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا» ﴿١٠٤﴾
اگر عمل برای خدا نباشد، ضلّ سعی است.
اگر نفس، تحریک شود، اگر تصوّر کنیم کسی شدیم، بیچاره‌ می‌شویم.
چه پولدار، چه به ظاهر باسواد، چه وزیر، چه وکیل، چه آن کسی که ریاست داره و ...
اگر گرفتار این مسائل شد، در آن دنیا می‌فهمد که تمام اعمالش بیهوده بوده است.
هر چه جلوتر می‌رود، دیگران و نفس دون به او می‌گویند:
تو خوبی، تو عالی هستی، تو والا هستی و ... و بدین‌صورت او را گرفتار می‌کنند.
لذا باید خیلی مواظب باشیم.

هفته‌ی گذشته بیان کردیم، حضرت موسی‌بن‌جعفر، امام موسی کاظم(صلوات اللّه و سلامه علیه) فرمودند: «إِنَّ صِغَارَ الذُّنُوبِ‏ وَ مُحَقَّرَاتِهَا مِنْ مَکَایِدِ إِبْلِیسَ‏»(2)،
به درستی که کوچک شمردن گناهان، از کیدها و نیرنگ‌های ابلیس است.
«یُحَقِّرُهَا لَکُمْ وَ یُصَغِّرُهَا فِی أَعْیُنِکُمْ‏»، آن گناهان را در مقابل شما حقیر می‌شمارد
 و در جلوی چشمانتان کوچک جلوه می‌دهد تا شما را غرقاب در گناه کند.
اولیاء خدا می‌گویند: یکی از گناهانی که به صورت ظاهر کوچک است، ولی بزرگ است،
این است که کسی جدّی تصوّر کند کسی شده است و کس دیگری هم به او بگوید:
کسی شدی. این را باید خیلی مواظبت کرد.
یا این که بیان کردیم که حضرت صادق القول و الفعل،امام جعفر صادق(صلوات اللّه و سلامه علیه) فرمودند: شیطان لعین و رجیم گفته اگر من سه خصلت را در انسان، حاکم کنم،
دیگر برایم مهم نیست که از آن به بعد چه اعمالی انجام می‌دهد،
«قَالَ‏ إِبْلِیسُ‏ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَیْهِ لِجُنُودِهِ إِذَا اسْتَمْکَنْتُ مِنِ ابْنِ آدَمَ فِی ثَلَاثٍ‏ لَمْ أُبَالِ مَا عَمِلَ
فَإِنَّهُ غَیْرُ مَقْبُولٍ مِنْهُ»
(3).
این سه مورد هم بدین ترتیب است:
«إِذَا اسْتَکْثَرَ عَمَلَهُ وَ نَسِیَ ذَنْبَهُ وَ دَخَلَهُ الْعُجْبُ».
انسان را عُجب بگیرد، گرفتار و بیچاره می‌شود. خودپسند می‌شود و فکر می‌کند کسی است.
در مقابل یکدیگر، تعریف و تمجید نکنید. نفس، شوخی‌بردار نیست.
وقتی مدام تعریف بشنود، حال می‌آید، فکر می‌کند خبری است.
 اگر او را گوشمالی ندهیم و متنبّه‌اش نکنیم، خطرناک می‌شود.
منبع(با کمی تلخیص)
*******************
(1) «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُم بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا» ﴿١٠٣﴾
«الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا» ﴿١٠٤﴾
آیات شریفه 103 و 104 - سوره مبارکه کهف

(2) تحف العقول،ج 1،ص 392
(3) الخصال،ج 1،ص112
در کنز العمّال ج ۷ ص ۴۱۱ ح ۱۹۵۶۹ از پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) روایت شده که:
«قرآن خواندن در آخر شب، صحنه حضور فرشتگان است و این، فضیلتش بیشتر است»
عنه صلى اللَّه علیه و آله : «إنَّ قِراءَةَ آخِرِ اللَّیلِ مَحضورَةٌ، و ذلِکَ أفضَلُ».
(ترجمه روایت از روی شناخت‌نامه قرآن برپایه قرآن و حدیث،ج3)

آیت الله فاطمی نیا(حفظه الله تعالی):
«یَا أُنْسَ کُلِّ مُسْتَوْحِشٍ غَرِیبٍ»(2) ای خدا ما هر گرفتاری داشته باشیم،
در هر غربتی به هر معنا خدا انس ما است. یاد خدا بیفتید ببینید چه خدایی دارید.
اصلاً تمام گرفتاری‌های ما از ضعف خداشناسی است.
باور بفرمایید من بارها به دوستان گفتم اگر یک شخصیّت قابل توجّهی،
مطرحی به شما زنگ بزند، بگوید شما فلان گرفتاری که دارید اصلاً فکر نکن،
یک شخصیّتی که روی او خیلی حساب می‌شود، همه چیز دارد،
فعلاً قدرت‌ها دست او است. امّا غصّه نخور من کار شما را انجام می‌دهم،
راحت بخواب. یک تلفنی به شما بزند چه کار می‌کنید؟از خوشحالی نمی‌خوابید
ولی من آن‌قدر مقاوم هستم که خدا به من تلفن زده است.
سوره‌ی مزّمل را بخوانید «رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ»
خدای مشرق و مغرب، خدای این جهان، دریاها، دشت‌ها، ستاره‌ها، این کهکشان‌ها،
خدای همه چیز من هستم.
«رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَکیلاً»(1)
او را وکیل بگیر درست می‌کند، ما این کار را انجام نمی‌دهیم.
منبع
****************
(1) «رَّبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ لَا إِلَـٰهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَکِیلًا» ﴿٩
آیه شریفه 9 - سوره مبارکه مُزَّمِّل
(2) قسمتی از دعای شانزدهم صحیفه کامله سجّادیه



امام المسلمین حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای(روحی له الفداء و حفظه الله تعالی):
"آن وقتی که به آن بدنه‌ی شفاف اخلاص ما، اندک خدشه‌یی وارد می‌آید، کارها طور دیگری میشود؛ یعنی فوراً میبینیم که یک گوشه‌ی کار عیب پیدا میکند. تا وقتی که اخلاص هست، تا وقتی که «خود» نیست، تا وقتی که با کمترین برداشت، بیشترین کار را میخواهیم انجام بدهیم و واقعاً به انگیزه و به سائقه‌ی همان هدایت الهی کار میکنیم، برکات الهی همراه ماست.
من یک وقت این را[تلاش طلاب جوان] به زنبور عسل تشبیه کردم؛
«وَأَوْحَىٰ رَبُّکَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا یَعْرِشُونَ»(۱).
زنبور عسل در بین گلها می‌گردد و عسل شیرین را که «فیه شفاء للنّاس»(۲) است،
برای انسانها فراهم می‌کند. البته نیش هم دارد و در جای خودش از آن هم استفاده می‌کند.
به شرطی که آن نیش زدن بجا باشد، عیبی هم ندارد. بدون نیش هم مثل این‌که خیلی مفید نیست؛
در جاهایی هم باید از آن نیش استفاده بشود؛ اما کار اصلیش آن نیست؛
کار اصلیش این است که عسل را فراهم کند. تا وقتی که این‌طور است،
برکات الهی همراه است."
بیانات در دیدار مسئولان دفاتر سازمان تبلیغات اسلامی
۱۳۷۰/۰۸/۲۰

**************

(۱) «وَأَوْحَىٰ رَبُّکَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا یَعْرِشُونَ» ﴿٦٨﴾

آیه شریفه 68 - سوره مبارکه نحل

(۲) «ثُمَّ کُلِی مِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلًا ۚ یَخْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ

فِیهِ شِفَاءٌ لِّلنَّاسِ ۗ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَةً لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ» ﴿٦٩﴾

آیه شریفه 69 - سوره مبارکه نحل

«سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنفُسِهِمْ حَتَّىٰ یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ ۗ
أَوَلَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ»
﴿٥٣
آیه شریفه 53 - سوره مبارکه قصّلت
زودا که آیات قدرت خود را در اطراف [جهان‌] و در جانشان به آنها بنماییم،
 تا برایشان روشن گردد که او حق است.
آیا کافى نیست که پروردگار تو بر همه چیز شاهد است؟

(ترجمه استاد بهرام پور(دامت برکاته))

آیت الله العظمی قرهی(حفظه الله تعالی):
اولیاء خدا در باب اغوای شیطان، در وجود انسان، فرمودند: به قدری ظریف، دقیق و ماهرانه است که گاه التباس بین حقّ و باطل به وجود می‌آورد و از این طریق، انسان را به شدّت گرفتار می‌کند.
نکاتی را راجع به خطورات شیطانی در جلسه‌ی گذشته بیان کردیم. بیان کردیم: این شیطان ملعون، یکی از کارهایش اغواگری است و یکی از اغواهای شیطان به این است که راه را به عنوان راه حقّ نشان می‌دهد. یکی از مطالبش را هم پیغمبر اکرم، محمّد مصطفی(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) در روایتی اشاره می‌فرمایند.
اصحاب در اطراف حضرت بودند، حضرت خطی را مستقیم کشیدند و فرمودند: این خط را می‌بینید؟ این خط، مثلی برای راه به سوی پروردگار عالم است. بعد در کنار آن، خطوطی را از هر طرف، راست، جلو، عقب، چپ کشیدند و فرمودند: این خطوط زیادی که از چپ و راست و ... می‌آید، همان اغوای شیطان است.
همان‌طور که بیان کردیم، اولیاء خدا می‌فرمایند، فجور، جمع، ولی تقوا، مفرد است
«فألهمها فجورها و تقواها»(1) صراط مستقیم، یک صراط است، «إهدنا الصّراط المستقیم»(2) راه‌های دیگر، راه‌های گمراهی و اغوای شیطان است. شیطان چنان انسان را زمین‌گیر می‌کند که گاه خودش هم متوجّه نمی‌شود.
بعد از آن، پیامبر(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) این آیه را تلاوت فرمودند:
«و أنّ هذا صراطی مستقیماً فاتبعوه و لا تتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله»(3)
این آیه در سوره انعام است. پروردگار عالم در این‌جا کلمه‌ی سُبُل را اشاره می‌کنند و می‌فرمایند:
راه من، راه مستقیم است، امّا اغوای شیطان همین است که سُبُل قرار می‌دهد.
به همین خاطر خداوند می‌فرمایند: «و لا تتبعوا السبل» مراقب باشید از سُبُل تبعیّت نکنید.
پیامبر عظیم‌الشّأن فرمودند: گاهی این سُبُل این‌گونه است که شیطان وقتی می‌بیند که شما در صراط مستقیم هستید و نمی‌تواند شما را به سمت گناه فریب دهد، اغوای او با أحسن، أحسن گفتن‌ها شروع می‌شود، «بارک الله، چه آدم خوبی است! اهل نماز و دعاست! اهل عبادت و علم است! ماشاءالله چه هوش و قوّه ادراکیّه‌ای دارد و ...» و این‌گونه او را فریب می‌دهد. از همین راه انسان را زمین‌گیر می‌کند.

منبع

**************

(1) «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْوَاهَا» ﴿٨﴾

آیه شریفه 8 - سوره مبارکه شمس

(2) «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ» ﴿٦﴾

آیه شریفه 6 - سوره مبارکه فاتحة الکتاب

(3) «وَ أَنَّ هَـٰذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ وَ لَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَن سَبِیلِهِ

ذَٰلِکُمْ وَصَّاکُم بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» ﴿١٥٣﴾

آیه شریفه 153 - سوره مبارکه انعام

۱۱۸۵.تأویل الآیات - به نقل از زید شَحّام - :
شب جمعه‏ اى نزد امام صادق علیه السلام بودم که به من فرمود:
«قرآن بخوان». من خواندم.
دوباره فرمود: «بخوان»، و من خواندم.
سه باره فرمود: «اى شحّام! بخوان؛ زیرا امشب، شب قرآن است».
۱۱۸۵.تأویل الآیات الظاهرة عن زید الشحّام :
کُنتُ عِندَ أبی عَبدِ اللَّهِ علیه السلام لَیلَةُ جُمُعَةٍ،فَقالَ لی:
اِقرَأ، فَقَرَأتُ،
ثُمَّ قالَ لی: اِقرَأ فَقَرَأتُ،
ثُمَّ قالَ لی: یا شَحّامُ، اقرَأ فَإِنَّها لَیلَةُ قُرآنٍ.

تأویل الآیات الظاهرة: ج ۲ ص ۵۷۴ ح ۳، بحار الأنوار : ج ۸۹ ص ۳۱۱ ح ۱۵

منبع:

شناخت‌نامه قرآن برپایه قرآن و حدیث، ج3، ص 276-277

امام المسلمین حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای(روحی له الفداء و حفظه الله تعالی):
"عزیزان من! شُکر الهی و قبول الهی از همه چیز بالاتر است:
«فان اللَّه شاکرٌ علیم»(1)
یک سر سوزن از تلاشهای شما، از دید علم نافذِ محیطِ الهی دور نخواهد ماند
و برای هر کدام یک پاسخ کریمانه از سوی حضرت حق متعال معیّن خواهد شد
."
بیانات در دیدار جمعی از روحانیون
۱۳۷۷/۰۹/۲۳

***************

(۱)«إِنَّ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةَ مِن شَعَائِرِ اللَّهِ  فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَیْهِ أَن یَطَّوَّفَ بِهِمَا
وَ مَن تَطَوَّعَ خَیْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاکِرٌ عَلِیمٌ»
﴿١٥٨﴾
آیه شریفه 158 - سوره مبارکه بقرة