نور علی نور

درباره بلاگ
نور علی نور

اعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم
بسم الله الرّحمن الرّحیم
«وَإِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَلِقَوْمِکَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ»﴿٤٤﴾
آیه شریفه 44 - سوره مبارکه زخرف
و بى‌گمان این [قرآن‌]
براى تو و براى قوم تو تذکرى است،
و به زودى[در مورد آن‌]بازخواست خواهیدشد
(که با قرآن چه کردید؟)
**************
قالت مولاتی فاطمة الزهراء سلام الله علیها:
«حُبِّبَ اِلیَّ مِن دنیاکُم ثلاث،
تلاوَتُ کتاب اللّه
والنَّظَرُ فی وجه رسول اللّه
وَالإِنفاقُ فی سبیل اللّه»
.............................
امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه):
فرزندم!
با قرآن این بزرگ کتاب معرفت آشنا شو
اگرچه باقرائت آن؛
و راهی از آن به سوی محبوب بازکن
و تصوّر نکن که قرائت بدون معرفت اثری ندارد
که این وسوسه شیطان است.
آخر، این کتاب از طرف محبوب است
برای تو و برای همه کس،
و نامه محبوبْ محبوب است
اگرچه عاشق و محبْ مفاد آن را نداند
و با این انگیزه حبّ محبوب
که کمال مطلوب است به سراغت آید
و شاید دستت گیرد.
ما اگر در تمام لحظات عمر به شکرانه اینکه
قرآن کتاب ما است به سجده رویم
از عهده برنیامده‌ایم.
صحیفه امام جلد۱۶ صفحه۲۱۱
.........................
امام المسلمین
امام خامنه ای(حفظه الله تعالی):
"با قرآن باید عجین شد؛
مفاهیم قرآنی مفاهیمی است برای زندگی؛
فقط معلومات نیست گاهی انسان
معلومات قرآنی اش خوب است
اما از قرآن در زندگی او هیچ اثری نیست!..
همانطور که ازیکی از زوجات مکرمه‌ی پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم)
وقتی درباره‌ی اخلاق پیغمبر پرسیدند،
ایشان در جواب گفتند که«کان خلقه القرآن»
اخلاق او قرآن بود؛
یعنی قرآن مجسم بود.
این باید درجامعه‌ی ما تحقق پیداکند"
............................
سؤالی از محضر مبارک
حضرت آیت الله العظمی بهجت
(رضوان الله تعالی علیه)
*کسی است که می‌گوید
علاقه‌ای به خواندن قرآن ندارم،چه‌کارکنم؟
جواب:زیاد صلوات بفرستد؛
علاقه دارد یا ندارد؟
صلوات بفرستد،همان هدایتش می کند.
...........................
علامه حسن زاده آملی(رضوان الله تعالی علیه):
آقا! ذکر می­خواهید، یکی از اسماء قرآن
ذکر است، ذکر همان قرآن است
البته دقت داشته باشید چطور برای درس وقت معیّن دارید، برای قرآن هم همینطورباشد،
یک درس را قرآن قراردهید،
درپیشگاهش به درس بنشینید؛
استاد هم خدا باشد.
صراط سلوک/ ص 34

«أَوَلَمْ یَرَوْا إِلَى الطَّیْرِ فَوْقَهُمْ صَافَّاتٍ وَیَقْبِضْنَ ۚ مَا یُمْسِکُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمَـٰنُ
إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ بَصِیرٌ»
﴿١٩﴾
آیه شریفه 19 - سوره مبارکه ملک
آیا به پرندگان بالاى سرشان ننگریسته‌اند که بال‌هایشان را باز و بسته مى‌کنند؟
آنها را جز [خداى‌] رحمان نگاه نمى‌دارد. مسلّماً او به هر چیزى بیناست.


شعری زیبا به ترتیب حروف الفبای عربی درمدح حضرت  امیرالمؤمنین  امام علی علیه الصّلاة والسّلام

الف اوّل امام، از بعد پیغمبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) علی(علیه السّلام) است

آمر امر الهی، شاه دین‌ پرور، علی(علیه السّلام) است


ب برادر با نبی، بیرق فراز دین حق

بحر احسان باب لطف بی‌حد و بی‌ مر(1) علی(علیه السّلام) است

 

ت تبارک تاج و طاها تخت و نصراله سپاه

تیغ‌آور خسرو مستغنی از لشگر علی(علیه السّلام) است

 

ث ثری مَقدم ثریا متکا(2) ثابت قدم

ثانی احمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) به ذات کبریا مظهر علی(علیه السّلام) است

 

ج جاه و قدرش ار خواهی به نزد ذوالجلال

جلَّ شانه(3) جز نبی(صلّی الله علیه و آله و سلّم) از جمله بالاتر، علی(علیه السّلام) است

 

ح حدوثش با قدم مقرون حدیثش حرف حق

حاکم حکم اللهی حیه در حیدر علی(علیه السّلام) است

 

خ خداوند ظفر خیبر گشا مرحب شکار

خسرو ملک ولایت خلق را رهبر علی(علیه السّلام) است

 

د داماد نبی(صلّی الله علیه و آله و سلّم) دست خدا دارای دین

داعی ایجاد موجودات از داور علی(علیه السّلام) است

 

ذ ذاتش ذوالجلال و ذالمَنن وز ذوالفقار

ذلت افزا بر عدوی ملحد ابتر علی(علیه السّلام) است

 

ر رفیع‌القدر و والا رتبه، روح افزا سخن

رهنمای خلق عالم، ساقی کوثر علی(علیه السّلام) است

 

ز زبر دست و زکی و زاهد و زهد آفرین

زیب بخش مسجد و زینت ده منبر علی(علیه السّلام) است

 

س سعید و سیّد و سرور سلونی انتساب(4)

سِرّ لارَطبٍ وَ لایابِس،سر و سرور علی(علیه السّلام) است(اشاره به آیه شریفه 59 سوره مبارکه انعام دارد)


ش شفیع المُذنِبین، شیر خدا شاه نجف

شمع ایوان هدایت شافع محشر علی(علیه السّلام) است

 

ص صدّیق و صبور و صالح و صاحب کرم

صبح صادق، از درون شب پدیدآور علی(علیه السّلام) است

 

ض ضرغام شجاعت پیشه‌ی روشن ضمیر

ضاربی کز ضربش اَلمَضروبِ لایخبر علی(علیه السّلام) است

 

ط طبیب طبع‌دان، مطلوب ارباب طلب

طاق نُه کاخ مُطبّق، طرح را لنگر علی(علیه السّلام) است

 

ظ ظهیر ملک و ملت ظاهر و باطن امام

ظل ممدود خدای خالق اکبر علی(علیه السّلام) است

 

ع عین‌الله و علی جاه و علام الغیوب

عالِم عِلمِ عَلَی الاَشیا ز خشک و تر، علی(علیه السّلام) است

 

غ غران شیر یزدان، غیرت الله المُبین

غالب اندر غزوه‌ها بر خصم بد گوهر، علی(علیه السّلام) است

 

ف فصیح و فاضل و فخر عرب، میر عجم

فارِسِ میدان مردی، فاتح خیبر علی(علیه السّلام) است

 

ق قلب عالَم امکان، قسیم خلد و نار

قاضی روز قیامت، خواجه‌ی قنبر، علی(علیه السّلام) است

 

ک کَنز علم ماکان و علوم مایَکون

کاشف سرّ و عَلَن از اکبر و اصغر علی(علیه السّلام) است

 

ل لطفش شامل احوال کل ما خَلَق

لازم التعظیم شاه مَعدِلَت گستر علی(علیه السّلام) است

 

م ممدوح صُحف، موصوف تورات و زبور

مصحف انجیل را مصداق و المصدر علی(علیه السّلام) است

 

ن نظام نُه فَلک از نام نیکش وز جمال

نور بخش مهر و ماه و انجُم و اختر علی(علیه السّلام) است

 

و واجب منزلت، ممکن نما، والا گهر

واقف از مایوقَع و از ما وَقع(5) یک سر علی(علیه السّلام) است

 

هـ هوالهادِی المُضِلّین فی الصراط المستقیم

هر چه بهتر خوانمش صد بار از آن بهتر علی(علیه السّلام) است

 

ی یدالله فوق ایدیهم، یکی از مدح او(اشاره به آیه شریفه 10 سوره مبارکه فتح دارد)

یک سر از یا تا الف هر حرف را مُضمر علی(علیه السّلام) است

 

آدم و نوح و سلیمان و خلیل بی‌خلل

موسی با اقتدار و عیسی بافَر(6) علی(علیه السّلام) است

 

جان،علی(علیه السّلام)؛جانان،علی(علیه السّلام)؛ظاهر،علی(علیه السّلام)؛باطن،علی(علیه السّلام)

می،علی(علیه السّلام)؛مینا،علی(علیه السّلام)؛ساقی،علی(علیه السّلام)؛ساغرعلی(علیه السّلام)است

 

گویی ار مدح علی(علیه السّلام)، دیگر چه غم داری صغیر

یاور خلق جهانی گر ترا یاور علی(علیه السّلام) است


شاعر: محمد حسین صغیر اصفهانی(رضوان الله تعالی علیه)

*****************

(1) بی منّت

(2) محلّ قدمش زمین(ثری) است. اشاره به والا مقامی حضرت دارد که زمین زیر پایش و تکیه گاهش آسمان(ثریا) است.

(3)شأن او بالاتر است.

(4) اشاره به این روایت شریفه از آن حضرت دارد که فرمودند:

«سَلونی قَبْلَ اَنْ تَفْقِدُونی وَلایقُولُها بَعْدی اِلاَّ مُدَّعِ کَذّابٌ اَوْ مَجْنُونٌ»
«بپرسید از من قبل از اینکه مرا از دست بدهید،
کسی پس از من سَلونی نمی‌گوید جز ادّعا کننده دروغ‌پرداز یا دیوانه»
دانشنامه امام علی علیه السّلام، ص296
(5) با خبر از آنچه که واقع می شود و آنچه که واقع شده است.

(6) باشکوه

استاد قرائتی(دامت برکاته):
قرآن در مورد حضرت ابراهیم می‌گوید: «وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ»(1)، اسحاق بچه ابراهیم است و یعقوب بچه اسحاق است که نوه می‌شود ولی می‌گوید ابراهیم قدر خودت را داشته باش هم به تو اولاد دادم و هم به تو نوه دادم یعنی پیداست که نوه هم از نعمت‌های خدا است، گاهی نعمت‌هایی را خدا داده و آدم توجه‌ای به آن ندارد! مثل نعمتِ قلتیدن! ما هیچ وقت صبح از خواب بلند نشدیم بگوئیم الحمدالله رب العالمین که دیشب قلتیدیم!
کسی تا حالا صبح پانشده بگه خدا رو شکر که ما دیشب قلتیدیم؛
اصلاً نمی‌دانستیم که قلتیدن از نعمت‌های خدا است، راستی اگر یک سمت نقلتیم تا صبح وقتی بلند می‌شویم صبح اصلاً نصف بدنمان فلج می‌شود و قرآن روی این تکیه کرده، می‌گوید یکی از نعمت‌هایی که دادیم به اصحاب کهف این است که آنها را می‌غلتاندیم،«وَنُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْیَمِینِ وَذَاتَ الشِّمَالِ»(2) این‌ها را می‌ قلتاندیم یعنی خداوند توی قرآن به نعمت قلتیدن توی خواب مانور داده،
گاهی آدم توجه ندارد. یکی از محترمین فنر چشمش پاره شد فنر پلک، همه بدنش سالم، چشمش هم سالم ولی فنر پلکش پاره شد، هر کسی را می‌خواهد ببیند باید با دستش پلک را بالا ببرد احوال پرسی می‌کند و دوباره می‌افتد پائین، پس باید بگویم که الحمدالله که چشممان فنر دارد،
یعنی تا خدا نگیرد آدم نمی‌فهمد.
من تعجب می‌کنم این‌هایی که نماز نمی‌خوانند چه احساسی دارند؟!
آخه آدمی که اینقدر عاجز است که از ترس پشه برود توی پشه بند،
آدمی که اینقدر عاجز است که از سوسک می‌ترسد،
آدمی که اینقدر عاجز است که از خواب پریشان، پریشان می شود،
آدمی که اینقدر عاجز است که فنر چشمش اگر پاره شود، فلجه!
آن وقت این در مقابل خدا گردن کلفتی می‌کند، پنج ساعت می‌نشیند فیلم می‌بیند می‌گوئیم
پنج دقیقه بلند شو نماز بخوان حال ندارد
، قرآن می‌گوید: «وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِینَ»(3) چطور شد تا وقتی می‌گویند نماز سنگین هستی اما برای هر کاری سبک هستی،
قرآن بخوان، خیلی خوب حالا درس دارم باشد برای بعد! آقا می‌رود فلان مجله را می‌خواند!
قرآن یک آیه داریم: می‌گوید: «وَإِذَا ذُکِرَ الَّذِینَ مِنْ دُونِهِ»(4)،
غیر خدا را که میگویند، «إِذا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ»، تا میگویند غیرخدا می‌خندد،
تا«وَإِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِینَ لَایُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ»(همان)،
وقتی می‌گویند خدا عبوس است تا می‌گویند غیر خدا می‌خندد.
خیلی خطرناک است وقتی می‌گویند خدا، گرفته می شود و وقتی می‌گویند غیر خدا، باز میِ شود... این‌ها خطرناک است!!
غیر خدا چه می‌توانند برای ما بکنند؟!
چه می‌توانند بکنند، حتی نزدیک ترین افراد؟!
اینکه قرآن گفته: «یَوْمَ لَا یَنْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ»(5) درست است مال قیامت است
اما توی دنیا هم «لَا یَنْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ».
خدا رحمت کند اموات را پدرم دقیقه‌های آخر عمرش بود یازده تا بچه داشت دورش می‌چرخیدیم،
هی می‌گفتیم چه کنیم، گفتیم نمی‌دانیم، آخرش من گفتم خدایا من حالا فهمیدم این آیه را،
قرآن که می‌گوید روز قیامت بچه به درد نمی‌خورد؛ نه توی دنیا هم می‌رسد آدم به جایی که بچه به درد نمی‌خورد..."
(متن پیاده شده از صوت، تلخیص شده میباشد و اگر اضافات یا کاستی جایی وجود دارد،
از جانب ماست.)
صوت متن پیاده شده فوق الذّکر
منبع اصل سخنرانی
***********
(1) «وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ ۚ کُلًّا هَدَیْنَا ۚ وَنُوحًا هَدَیْنَا مِنْ قَبْلُ
وَمِنْ ذُرِّیَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَیْمَانَ وَأَیُّوبَ وَیُوسُفَ وَمُوسَىٰ وَهَارُونَ ۚ وَکَذَٰلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ»
﴿٨٤﴾
آیه شریفه 84 - سوره مبارکه انعام

(2) «
وَتَحْسَبُهُمْ أَیْقَاظًا وَهُمْ رُقُودٌ ۚ وَنُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْیَمِینِ وَذَاتَ الشِّمَالِ ۖ
وَکَلْبُهُمْ بَاسِطٌ ذِرَاعَیْهِ بِالْوَصِیدِ ۚ لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَیْهِمْ لَوَلَّیْتَ مِنْهُمْ فِرَارًا وَلَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْبًا»
﴿١٨﴾
آیه شریفه 18 - سوره مبارکه کهف

(3)
«وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ۚ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِینَ» ﴿٤٥﴾
آیه شریفه 45 - سوره مبارکه بقرة

(4) «وَإِذَا ذُکِرَ اللَّـهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ
وَإِذَا ذُکِرَ الَّذِینَ مِنْ دُونِهِ إِذَا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ»
﴿٤٥﴾

آیه شریفه 45 - سوره مبارکه زُمر

(5) «
یَوْمَ لَا یَنْفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ» ﴿٨٨﴾
آیه شریفه 88 - سوره مبارکه شعراء

در کتاب شریف وسائل الشّیعه ، جلد 20 ، صفحه 161 با ذکر سلسه رُوات حدیث،

..."ولید بن صبیح از حضرت امام صادق علیه السّلام روایت کرده که ایشان فرمودند:

پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله) فرمودند:

«هر زنی که خود را خوشبو کند و از خانه اش خارج شود،

پیوسته مورد لعن و نفرین(ملائکه) است تا وقتی که به خانه اش بازگردد!»

(ترجمه مضمونی روایت شریف)

متن عربی:

[ ٢٥٣٠٨ ] ٤ ـ وعن علیّ بن إبراهیم، عن أبیه، عن محمد بن إسماعیل، عن الفضل بن شاذان،
عن ابن أبی عمیر، عن إبراهیم بن عبد الحمید، عن الولید بن صبیح،
عن أبی عبدالله علیه‌السلام قال: قال رسول الله صلّى‌ الله‌ علیه‌ و آله:
«أی امرأة تطیبت وخرجت من بیتها فهی تلعن حتّى ترجع إلى بیتها متى ما رجعت»

منبع

«وَإِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَلِقَوْمِکَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ»﴿٤٤﴾
آیه شریفه 44 - سوره مبارکه زخرف
و بى‌گمان این [قرآن‌]
براى تو و براى قوم تو تذکرى است،
و به زودى[در مورد آن‌]بازخواست خواهیدشد
(که با قرآن چه کردید؟)

امام المسلمین حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای(روحی له الفداء و حفظه الله تعالی):
"...ماه رمضان را «مبارک» نامیده‌اند؛
علّت مبارک بودن این ماه، این است که راه نجات از آتش و فوز به جنّت است،
که در دعای روز ماه رمضان [میخوانیم‌]: وَ هذا شَهرُ العِتقِ مِنَ النّارِ وَ الفَوزِ بِالجَنَّة.(2)
آتش و دوزخ الهی و همچنین بهشت و نعیم الهی در همین دنیا موجود است.
آنچه در نشئه‌ی آخرت تحقّق پیدا میکند، باطن همان چیزی است که در اینجا است:
«وَ اِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحیطَةٌ بِالکفِرین»(1)؛
جهنّم در همین‌جا، در همین نشئه، در همین زندگی،
کافران و ظالمان و معاندان و مخالفان را احاطه کرده است؛
بهشت هم همین‌جور.
اینکه ما از جهنّم به بهشت برویم، دست خود ما است؛
در همین‌جا تحقّق پیدا میکند و صورت عینی و باطنی و واقعی آن در آن نشئه دیده میشود.
ما میتوانیم این سفر را، این سِیر از دوزخ بدکرداری، دوزخ بددلی، دوزخ بداندیشی،
از این دوزخ که مال این دنیا است را به بهشت نیک‌کرداری،
به بهشت نیک‌اندیشی و نیک‌رفتاری و نیک‌خویی انجام بدهیم؛
اسم این حرکت «انابه» است، «توبه» است.
لذا در دعا وارد شده است: وَ هذا شَهرُ اِلانابَةِ وَ هذا شَهرُ التَّوبَة»(3)؛
با انابه، با توبه، عِتق(4) از نار و فوز به جنّت حاصل خواهد شد..."
بیانات در دیدار مسئولان نظام
۱۳۹۳/۰۴/۱۶

*************
1) «وَمِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ ائْذَنْ لِی وَلَا تَفْتِنِّی ۚ أَلَا فِی الْفِتْنَةِ سَقَطُوا ۗ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بِالْکَافِرِینَ»
سوره‌ی مبارکه برائت (توبه)، آیه‌ی شریفه ۴۹
2) اقبال الاعمال، ج ۱، ص ۹۰
3) اقبال الاعمال، ج ۱، ص ۲۵
4) آزاد شدن‌

قرآن دستور پوشش کامل می دهد
خداوند متعال در آیه ی دیگر مربوط به پوشش زن می فرماید:
«یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ
ذَٰلِکَ أَدْنَىٰ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا»
؛(1)
ای پیغمبر! بگو به همسران و دخترانت و زنان مؤمنین که جِلباب های خود را به خود نزدیک سازند؛
این کار برای این که شناخته شوند{به نجابت و عفّت} و مورد اذیت{و مزاحمت} واقع نشوند،
نزدیک تر است و خدا آمرزنده و مهربان است.

مقصود از جِلباب چیست؟
جَلابیب
جمع جِلْباب است و جِلباب بر حسب آنچه از گفتار اهل تفسیر و لغت استفاده می شود،
پوشاکی است که علاوه بر خِمار و روسری، قسمت عمده ی بدن زن را می پوشاند
و در واقع لباس بیرونی زن و مخصوص خارج از منزل است.
المنجد می نوبسد:
اَلْجِلْبابُ هُوَ الْقَمیصُ اَو الثَّوبُ الْواسِعُ؛
جلباب، پیراهن یا لباس گشاد است.

تفسیر مجمع البیان می گوید:
اَلْجِلبابُ خِمارُ الْمَرئَةِ الَّذِی یُغَطّی رَأسَها وَ وَجْهَها اِذا خَرَجَتْ لِحاجَةٍ؛
جلباب آن روسری و پوشاکی است که زن هنگام خروج از منزل برای کاری،
سر و صورت خود را با آن می پوشاند.

پوشش کامل زن، نشان عفاف و حصار امان است
پس به حکم این آیه ی شریفه(آیه ی جلابیب) زن مسلمان موظّف است که هنگام خروج از منزل تمام بدن خود را بپوشاند و جمله ی "
یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ" دلالت بر این دارد که باید جلباب و لباس رویی خود را طوری به بدن نزدیک کرده و اطراف آن را جمع آوری نماید که سَتر و پوشش کامل محقق شود تا نشان وقار و متانت و عفاف کامل بانوی مسلمان بوده و او را از زنان جلف و نادان و سبکسر جدا سازد و نتیجتاً حریم عفّتش از تعرّض افراد گستاخ و مزاحم در امان باشد که می فرماید:
«...ذَٰلِکَ أَدْنَىٰ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ...»
سَتر تمام بدن، نشان تَحَصُّن و تَعَفُّف زن است و حصاری بر گرد عفاف زن که هیچ مردی اجازه ی گستاخی و تعرّض نمی دهد. امّا بی پردگی زن در واقع اجازه ی گستاخی به مردان دادن است و راه تعرّض را برای آنان هموار ساختن؛ و این عمل، منافات با ش
أن یک بانوی تربیت یافته ی در مکتب قرآن دارد که باید همچون گوهری گرانبها مصون از تعرّض دزدان و اهریمنان باشد.
منبع:

کتاب قساوت بیماری مهلک بشر،آیت الله ضیاء آبادی(حفظه الله تعالی)،ص 104،103 و 105
***************
(1)
«یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ
ذَٰلِکَ أَدْنَىٰ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ ۗ وَکَانَ اللَّـهُ غَفُورًا رَحِیمًا»
﴿٥٩﴾

آیه شریفه 59 - سوره مبارکه احزاب

امام المسلمین حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای(روحی له الفداء و حفظه الله تعالی):
«...از اوّل انقلاب این‌طور بود که ملت ایران را تخطئه کنند. مسؤولان ایران و هر کس را که با آنها جدّیتر مخالف است، بیشتر تخطئه کنند. هر کاری که از آن بیشتر ضرر میبینند، بیشتر آن را به باد تمسخر بگیرند. رفتار با زن را مسخره کنند؛ دانشگاه را مسخره کنند؛ عبادت را مسخره کنند؛ نماز جماعت را مسخره کنند؛ مصرف نکردن مشروبات الکلی و اجرای حدود الهی را مسخره کنند.
عزیزان من! گاهی همین تمسخرها و تحقیر و توهین کردنها، آدمهای بزرگی را مستأصل و بیچاره میکند؛ آن‌طور که به اجبار همرنگ جماعت میشوند. آن‌وقت ابرقدرتها دستهایشان را روی دلشان میگذارند، مخفیانه قاه قاه میخندند که کارشان را پیش بردند و مانعی را از سرِ راه برداشتند! آن قدر فلان جریان انقلابی را در دنیا مسخره میکنند که علناً و صریحاً، آرمانها، آرزوها و شعارهای انقلابی خودش را پس بگیرد، یا تخطئه و یا حتّی مسخره کند. در صحنه سیاست جهانی دیده شد، کسی که در حضور دشمنانِ دیروز خودش ایستاد؛ به امروزِ خودش متلک گفت، برای این‌که همرنگ جماعت شود، و آنها خندیدند! البته آنهاوقتی چنین چیزی را میبینند، دلشان را خوش میکنند و میگویند: به‌به! شما چقدر آدم متمدّن و چیزفهمی هستید! اما در واقع یک مانع را از پیش رو برداشته‌اند. بدین گونه موانع را از بین میبرند.
این‌جاست که شیعه معتقد به علی بن ‌ابی طالب علیه‌السّلام باید از شجاعت آن حضرت درس بگیرد. «لاتستوحشوا فی طریق‌الهدی لقلّة اهله»(1)؛ وحشت نکنید. از روگرداندن و اِعراض دشمن احساس تنهایی نکنید. از تمسخر دشمن درباره آنچه در دست شماست - که گوهر گرانبهایی است - عقیده‌تان سست نشود. شما گوهر گرانبهایی را در مشت گرفتید و کار عظیمی انجام دادید. گنجی تمام نشدنی را در داخل کشورِ خودتان‌کشف کردید، به اسلام رسیدید، به استقلال و آزادی رسیدید و توانستید خود را از یوغ قدرتها خارج کنید...»
بیانات در خطبه‌های نمازجمعه
 1374/11/20

********
(1)خطبه 201،نهج البلاغه
«أَیُّهَا النَّاسُ لَا تَسْتَوْحِشُوا فِی طَرِیقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِهِ فَإِنَّ النَّاسَ قَدِ اجْتَمَعُوا عَلَى مَائِدَةٍ شِبَعُهَا قَصِیرٌ وَ جُوعُهَا طَوِیلٌ أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا یَجْمَعُ النَّاسَ الرِّضَا وَ السُّخْطُ وَ إِنَّمَا عَقَرَ نَاقَةَ ثَمُودَ رَجُلٌ وَاحِدٌ فَعَمَّهُمُ اللَّهُ بِالْعَذَابِ لَمَّا عَمُّوهُ بِالرِّضَا فَقَالَ سُبْحَانَهُ: «فَعَقَرُوها فَأَصْبَحُوا نادِمِینَ» فَمَا کَانَ إِلَّا أَنْ خَارَتْ أَرْضُهُمْ بِالْخَسْفَةِ خُوَارَ السِّکَّةِ الْمُحْمَاةِ فِی الْأَرْضِ الْخَوَّارَةِ أَیُّهَا النَّاسُ مَنْ سَلَکَ الطَّرِیقَ الْوَاضِحَ وَرَدَ الْمَاءَ وَ مَنْ خَالَفَ وَقَعَ فِی التِّیهِ»
اى مردم در راه راست، از کمى روندگان نهراسید، زیرا اکثریّت مردم بر گرد سفره اى جمع شدند که سیرى آن کوتاه، و گرسنگى آن طولانى است. اى مردم، همه افراد جامعه در خشنودى و خشم شریک مى باشند، چنانکه شتر ماده ثمود را یک نفر دست و پا برید، امّا عذاب آن تمام قوم ثمود را گرفت، زیرا همگى آن را پسندیدند. خداوند سبحان مى فرماید: «ماده شتر را پى کردند و سرانجام پشیمان شدند» سرزمین آنان چونان آهن گداخته اى که در زمین نرم فرو رود، فریادى زد و فرو ریخت، اى مردم آن کس که از راه آشکار برود به آب مى رسد، و هر کس از راه راست منحرف شود سرگردان مى ماند.
قال رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله و سلّم:
«أَغْفَلُ
النّاسِ مَنْ لَمْ یَتَّعِظْ بِتَغَیُّرِ الدُّنْیا مِنْ حالٍ الى حالٍ»
غافل ترین مردم آن کسی است که از این همه تغیر و تحول دنیا پندی نگیرد و همچنان در خواب خرگوشی یک عمر بخورد و بخوابد و هیچ نفهمد این تغیرات و دگرگونی ها از کجا نشات گرفته است و به کجا منتهی خواهد شد و من در این میان چه کاره ام و چه وضعی باید داشته باشم و ناگهان خود را به فرموده ی قرآن در میان آتش جهنم می بیند و فریاد می زند:
«...رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا غَیْرَ الَّذِی کُنَّا نَعْمَلُ‏ُ...»
(سوره ی مبارکه فاطر،قسمتی از آیه ی شریفه37)
...خدایا {الان فهمیدم که عمری به خطا رفته ام }مرا از آتش نجاتم بده و به دنیایم برگردان تا کارهایی غیر آن کارها که می کردم بکنم... 
 ولی جواب می شنود که :
«...أَوَلَمْ نُعَمِّرْکُمْ مَا یَتَذَکَّرُ فِیهِ مَنْ تَذَکَّرَ وَ جَاءَکُمُ النَّذِیرُ...» (همان)
...آیا من در دنیا به شما آن قدر مهلت نداده ام که از جریان تحولات عالم پند بگیرید،
آیا هشدار دهنده به سوی شما نفرستادم...
پیامبران و امامان نیامدند و فریاد بر سرتان نکشیدند و شما را از این جریان آگاه نساختند.

در شان نزول این آیه آمده است که درباره ی انسان هجده ساله است، یعنی یک آدم هجده ساله باید به خود بیاید و راجع به تغییر و تحولات عالم بیندیشد و بفهمد که آمد و رفت روز و شب یعنی چه و خوابیدن و بیدار شدن چه معنایی دارد و اصلاً من خودم چه هستم و از کجا آمده ام و به کجا می روم؟ آورنده و بَرَنده ام کیست و چه هدفی از این آوردن و بردن من دارد.
این وظیفه ی یک آدم هجده ساله است، وای بر حال آدم چهل ساله و پنجاه ساله ی در خواب غفلت غُنُوده که چه خطاب و عتاب هایی خواهد داشت، حتماً روزی ما را در موقف حساب، نگهمان میدارند و می گویند : ای انسان، آخر من به تو عقل و فکر دادم که بیندیشی و بفهمی، شصت سال و هفتاد سال تو را خواباندم و بیدارت کردم. در هر شبانه روز چند بار نمونه ای از مرگ و حیات را نشانت دادم،
به زبان پیام آورم به تو پیام فرستادم که همان طور که می خوابید می میرید
و همان طور که بیدار می شوید در روز قیامت بر انگیخته می گردید،
آیا همین کافی نبود که تو را به فکر انداخته و از خواب غفلت بیدارت سازد و به گوشت طنین افکند که به خود بیا و بفهم که همان کس که تو را هر شب می خواباند و صبح بیدارت می کند
همان کس یک شب تو را می خواباند و دیگر بیدارت نمی کند
تا با صدای نَفخ صُور جناب اسرافیل (علیه السّلام) از خواب برمی خیزی
و می بینی صحرای محشر است و رستاخیز عظیم قیامت بر پا شده
و در موقف حساب نگهت داشته اند...
"قسمتی از سخنرانی آیت الله ضیاء آبادی(حفظه الله تعالی)(با دخل و تصرف جزئی)
متن کامل سخنرانی
******************
«وَهُمْ یَصْطَرِخُونَ فِیهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا غَیْرَ الَّذِی کُنَّا نَعْمَلُ
أَوَلَمْ نُعَمِّرْکُمْ مَا یَتَذَکَّرُ فِیهِ مَنْ تَذَکَّرَ وَجَاءَکُمُ النَّذِیرُ ۖ فَذُوقُوا فَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ نَصِیرٍ
»
﴿٣٧﴾
آیه شریفه 37 - سوره مبارکه فاطر
و ایشان در آن جا فریاد بر مى‌آورند:
پروردگارا! ما را بیرون بیاور، تا غیر از آنچه مى‌کردیم، کار شایسته کنیم.
 [گفته شود:] آیا شما را چندان عمر ندادیم که هر که پندپذیر است در آن مدت پند گیرد؟
 و شما را هشدار دهنده هم آمد.
 پس بچشید که براى ستمگران یاورى نیست.

8633 قال رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله و سلّم:
«
أغفل الناس من لم یتّعظ بتغیّر الدنیا من حال الى حال
»
سفینة البحار،ج6،ص663

«وَ کَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هَلْ تُحِسُّ مِنْهُمْ مِنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِکْزًا» ﴿٩٨
آیه شریفه 98 - سوره مبارکه مریم(سلام الله علیها)
و چه بسیار نسل‌هایى را که پیش از آنها هلاک کردیم.
 آیا کسى از آنها را مى‌یابى یا [کمترین‌] صدایى از آنها مى‌شنوى؟

رِکْز: صدای بسیار ضعیف و نهانی
ترجمه از استاد بهرام پور(دامت برکاته)