نور علی نور

درباره بلاگ
نور علی نور

اعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم
بسم الله الرّحمن الرّحیم
«وَإِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَلِقَوْمِکَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ»﴿٤٤﴾
آیه شریفه 44 - سوره مبارکه زخرف
و بى‌گمان این [قرآن‌]
براى تو و براى قوم تو تذکرى است،
و به زودى[در مورد آن‌]بازخواست خواهیدشد
(که با قرآن چه کردید؟)
**************
قالت مولاتی فاطمة الزهراء سلام الله علیها:
«حُبِّبَ اِلیَّ مِن دنیاکُم ثلاث،
تلاوَتُ کتاب اللّه
والنَّظَرُ فی وجه رسول اللّه
وَالإِنفاقُ فی سبیل اللّه»
.............................
امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه):
فرزندم!
با قرآن این بزرگ کتاب معرفت آشنا شو
اگرچه باقرائت آن؛
و راهی از آن به سوی محبوب بازکن
و تصوّر نکن که قرائت بدون معرفت اثری ندارد
که این وسوسه شیطان است.
آخر، این کتاب از طرف محبوب است
برای تو و برای همه کس،
و نامه محبوبْ محبوب است
اگرچه عاشق و محبْ مفاد آن را نداند
و با این انگیزه حبّ محبوب
که کمال مطلوب است به سراغت آید
و شاید دستت گیرد.
ما اگر در تمام لحظات عمر به شکرانه اینکه
قرآن کتاب ما است به سجده رویم
از عهده برنیامده‌ایم.
صحیفه امام جلد۱۶ صفحه۲۱۱
.........................
امام المسلمین
امام خامنه ای(حفظه الله تعالی):
"با قرآن باید عجین شد؛
مفاهیم قرآنی مفاهیمی است برای زندگی؛
فقط معلومات نیست گاهی انسان
معلومات قرآنی اش خوب است
اما از قرآن در زندگی او هیچ اثری نیست!..
همانطور که ازیکی از زوجات مکرمه‌ی پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم)
وقتی درباره‌ی اخلاق پیغمبر پرسیدند،
ایشان در جواب گفتند که«کان خلقه القرآن»
اخلاق او قرآن بود؛
یعنی قرآن مجسم بود.
این باید درجامعه‌ی ما تحقق پیداکند"
............................
سؤالی از محضر مبارک
حضرت آیت الله العظمی بهجت
(رضوان الله تعالی علیه)
*کسی است که می‌گوید
علاقه‌ای به خواندن قرآن ندارم،چه‌کارکنم؟
جواب:زیاد صلوات بفرستد؛
علاقه دارد یا ندارد؟
صلوات بفرستد،همان هدایتش می کند.
...........................
علامه حسن زاده آملی(رضوان الله تعالی علیه):
آقا! ذکر می­خواهید، یکی از اسماء قرآن
ذکر است، ذکر همان قرآن است
البته دقت داشته باشید چطور برای درس وقت معیّن دارید، برای قرآن هم همینطورباشد،
یک درس را قرآن قراردهید،
درپیشگاهش به درس بنشینید؛
استاد هم خدا باشد.
صراط سلوک/ ص 34

آیت الله العظمی قرهی(حفظه الله تعالی):
ملّا محمّد نراقی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) صاحب کتاب جامع‌السّعادات نکته بسیار مهمّی
به فرزند گرامیشان ملّا احمد نراقی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) صاحب معراج‌السّعاده، بیان فرمودند. فرمودند:
عزیز دلم! اگر توانستی در دنیا اعضا و جوارحت را در مقابل زهد قرار دهی،
بعد تمثیل ‌زدند فرمودند: مثلاً چشمت زاهد باشد، بدانی در دنیا، همسر تو یکی است،
دیگر این چشم یله و رها نشود،بیخود نچرخد و این و آن را نبیند، آن‌وقت با این چشم، خدابین می‌شوی،
آقاجان را می‌بینی؛ چون چشمی که یله و رها شد، امام زمان بین نمی‌شود.

فرمودند: زهد چشم همین است. پس تو هم از دنیا بهره‌برداری کردی، یک همسر اختیار کردی،
 امّا اگر تصوّر کردی نعوذبالله دیگری ...، بعد دیگر انسان سیر نمی‌شود،
دائم نگاه می‌کند و آن‌وقت است که دریده می‌شود و معلوم است آن کس که دریده شد،
در دنیا حالش حال بندگان خدا نمی‌شود و اصلاً معانی برای او معنا ندارد.


منبع


امام خامنه ای(حفظه الله تعالی):
"دشمنان ملت از شفاف بودن فضا ناراحتند؛ فضای شفاف را برنمیتابند؛ فضای غبارآلود را میخواهند. در فضای غبارآلود است که میتوانند به مقاصد خودشان نزدیک شوند و به حرکت ملت ایران ضربه بزنند. فضای غبارآلود، همان فتنه است. فتنه معنایش این است که یک عده‌ای بیایند با ظاهرِ دوست و باطنِ دشمن وارد میدان شوند، فضا را غبارآلود کنند؛ در این فضای غبارآلود، دشمنِ صریح بتواند چهره‌ی خودش را پنهان کند، وارد میدان شود و ضربه بزند. اینی که امیرالمؤمنین فرمود: «انّما بدء وقوع الفتن اهواء تتّبع و احکام تبتدع»، تا آنجائی که میفرماید: «فلو انّ الباطل خلص من مزاج الحقّ لم‌یخف علی المرتادین»؛ اگر باطل، عریان و خالص بیاید، کسانی که دنبال شناختن حق هستند، امر برایشان مشتبه نمیشود؛ میفهمند این باطل است. «و لو انّ الحقّ خلص من مزج الباطل انقطع عنه السن المعاندین»؛ حق هم اگر چنانچه بدون پیرایه بیاید توی میدان، معاند دیگر نمیتواند حق را متهم کند به حق نبودن. بعد میفرماید: «و لیکن یؤخذ من هذا ضغث و من ذاک ضغث فیمزجان»؛ فتنه‌گر یک تکه حق، یک تکه باطل را میگیرد، اینها را با هم مخلوط میکند، در کنار هم میگذارد؛ «فحینئذ یشتبه الحقّ علی اولیائه»؛ آن وقت کسانی که دنبال حقند، آنها هم برایشان امر مشتبه میشود. فتنه این است دیگر.


خوب، حالا در مقابل یک چنین پدیده‌ای، علاج چیست؟ عقل سالم حکم میکند و شرع هم همین را قاطعاً بیان میکند: علاج عبارت است از صراحت در تبیین حق، صراحت در بیان حق. وقتی شما میبینید یک حرکتی به بهانه‌ی انتخابات شروع میشود، بعد یک عامل «دشمن»ی در این فضای غبارآلوده وارد میدان شد، وقتی میبینید عامل دشمن - که حرف او، شعار او حاکی از مافی الضّمیر اوست - آمد توی میدان، اینجا باید خط را مشخص کنید، اینجا باید مرز را روشن کنید.
همه وظیفه دارند؛ بیشتر از همه، خواص؛ و در میان خواص، بیشتر از همه، آن کسانی که مستمعین بیشتری دارند، شنوندگان بیشتری دارند. این وظیفه است دیگر: مرزها روشن بشود و معلوم بشود که کی چی میگوید. اینجور نباشد که باطل، خودش را در لابه‌لای گرد و غبارِ برخاسته‌ی در میدان مخفی کند، ضربه بزند و جبهه‌ی حق نداند از کجا دارد ضربه میخورد. این است که حرف دو پهلو زدن، از خواص، مطلوب نیست. خواص باید حرف را روشن بزنند و مطلب را واضح بیان کنند. این، مخصوص یک گرایش سیاسی خاص هم نیست. در داخل نظام اسلامی، همه‌ی گرایشهائی که در مجموعه‌ی نظام قرار دارند، اینها باید صریح مشخص کنند که بالاخره آن حمایتی که مستکبرین عالم میکنند، مورد قبول است یا مورد قبول نیست. وقتی که سران استکبار، سران ظلم، اشغالگران کشورهای اسلامی، کُشندگان انسانهای مظلوم در فلسطین و در عراق و افغانستان و خیلی جاهای دیگر، میآیند وارد میدان میشوند، حرف میزنند، موضع میگیرند، خوب، باید معلوم بشود این کسی که در نظام جمهوری اسلامی است، در مقابل این چه موضعی دارد؛ حاضر است تبرّی بجوید، بگوید من دشمن شمایم؟ من مخالف شمایم؟

وقتی در داخل محیط فتنه، کسانی با زبانشان صریحاً اسلام و شعارهای نظام جمهوری اسلامی را نفی میکنند، با عملشان هم جمهوریت و یک انتخابات را زیر سؤال میبرند، وقتی این پدیده در جامعه ظاهر شد، انتظار از خواص این است که مرزشان را مشخص کنند، موضعشان را مشخص کنند. دوپهلو حرف زدن، کمک کردن به غبارآلودگی فضاست؛ این کمک به رفع فتنه نیست، این کمک به شفاف‌سازی نیست. شفاف‌سازی، دشمنِ دشمن است؛ مانع دشمن است. غبارآلودگی، کمک دشمن است. این، خودش شد یک شاخص. این یک شاخص است: کی به شفاف‌سازی کمک میکند و کی به غبارآلودگی کمک میکند. همه این را در نظر بگیرند، این را معیار قرار بدهند."

*********

۱۳۸۸/۱۰/۲۹
بیانات در دیدار اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی


امام خامنه ای(حفظه الله تعالی):
"مشکل برخی از افراد و مجموعه‌ها این است:بی ایمان نیستند، بی شوق و بی محبّت هم نیستند؛
اما لحظه‌شناس نیستند.لحظه را باید شناخت، نیاز را باید دانست.
فرض بفرمائید کسانی در کوفه دلهاشان پر از ایمان به امام حسین بود، به اهل‌بیت محبّت هم داشتند،
اما چند ماه دیرتر وارد میدان شدند؛ همه‌شان هم به شهادت رسیدند، پیش خدا هم مأجورند؛
اما کاری که باید بکنند،آن کاری نبود که آنها کردند؛
لحظه را نشناختند؛ عاشورا را نشناختند؛ در زمان، آن کار را انجام ندادند.
اگر کاری که توّابین در مدتی بعد از عاشورا انجام دادند،
در هنگام ورود جناب مسلم به کوفه انجام میدادند،
اوضاع عوض میشد؛ ممکن بود حوادث، جور دیگری حرکت بکند.
شناسائی لحظه‌ها و انجام کار در لحظه‌ی نیاز، خیلی چیز مهمی است."
**********
۱۳۸۸/۱۰/۲۹
بیانات در دیدار اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی


گزیده‌ای از سخنان سید حسن نصرالله به‌ مناسبت شهادت شیخ النمر(اعلی الله مقامه الشّریف)

* زمان رسوا کردن آل‌سعود فرا رسیده است
باید واقعیت را به جهانیان بگوییم. زمان آن فرا رسیده است که همه‌ی شخصیت‌های دینی، سیاسی، رسانه‌ای، حزبی، اجتماعی، فرهنگی و حقوقی در جهان عرب و اسلام و حتی در همه‌ی جهان حرف حقی را بزنند که شیخ نمر النمر بیان می‌کرد. زمان آن فرا رسیده است که حرف حق در برابر این رژیم طاغوت که اسلام و امت اسلامی را ویران می‌کند، بیان شود. زمان آن فرا رسیده است که با شجاعت و بدون در نظر گرفتن هیچ محاسبه یا ملاحظه‌ای به همه‌ی جهان بگوییم سرچشمه، کارگاه، پایه و اساس، مبدأ و منشاء اندیشه‌های تکفیری که ویرانگر و عامل قتل و کشتارهاست و همه‌ی ملت‌های جهان چه مسلمان و چه مسیحی را تهدید می‌کند، از این رژیم از این خاندان از آل‌سعود و از مکتب سعودی‌هاست. آل‌سعود هر کاری که می‌خواهند انجام دهند، دیگر نباید سخنان تشریفاتی و ملاحظه‌کارانه بیان کرد. کتاب‌هایی را که داعش تدریس می‌کند همان کتاب‌های رژیم آل‌سعود است و به‌همین علت همان تربیت و منشاء هر دو یکی است و شاهد رفتار مشابه آنها هستیم. تاریخ آل‌سعود و سابقه‌ی داعش منطبق بر یکدیگر و یکسان است و هر دو از یک تربیت دینی نشأت می‌گیرد.

 
* بیان حقیقت‌ها درباره آل‌سعود از بزرگ‌ترین جهادهاست
امروز مهم‌ترین پاسخ به اعدام شهید بزرگ شیخ نمر النمر، برعهده گرفتن این مسئولیت است. چرا او را کشتند؟ زیرا سخن حق را با شجاعت بیان می‌کرد. آنها می‌خواستند این سخن حق را که شجاعانه از حنجره‌ی او خارج می‌شد، ساکت کنند. مسئولیت همه‌ی امت امروز آن است که به حنجره‌ی شهید الشیخ نمر النمر تبدیل شوند و سخن حقی را که او بیان می‌کرد، تکرار کنند و حق را علنا و با شجاعت کامل بیان کند، هر چند که تاوان گفتن سخن حق، حکم اعدام باشد.

آل‌سعود نمی‌تواند همه‌ی مردم را بکشد. این فریبکاری و جعل باید پایان یابد و برملا شود. خریدن افراد با پول باید پایان یابد. اکنون زمان بیان حق است که شخصیت‌های بزرگ با خون خود هزینه‌ی آن را پرداخت می‌کنند. باید مدارا کردن و مسامحه پایان یابد. امیدواری به گفت‌وگو یا تعقل سعودی تمام شد. ما در برابر رژیمی قرار داریم که غرق در فتنه گری، قتل و خونریزی است و حاضر نیست هیچ شکافی در دیوار سیاهی که احداث کرده است، ایجاد شود.

این مسئولیت برعهده‌ی علما، سخنرانان و همه‌ی افراد است. نباید از سرزنش، سرزنش کنندگان در عمل کردن به این مسئولیت هراسی داشته باشیم. ما باید این مسئله را برای ملت‌ها و امت خود تشریح کنیم که از جمله بزرگ‌ترین جهادها در شرایط کنونی است. بیان حقیقت‌ها درباره‌ی آل‌سعود از بزرگ‌ترین جهادهاست؛ زیرا با تهدید و اهانت روبرو و دشنام داده خواهد شد و میلیون‌ها دلار و صدها میلیون دلار برای نابود کردن او، نام او، خانواده‌اش و کرامت او هزینه خواهد شد.
 
* مردم باید پاسخ زینب‌گونه به اعدام شیخ النمر بدهند
من به شما می‌گویم پاسخ به اعدام عالم جلیل‌القدر شهید شیخ نمر باقر النمر، پاسخ زینب‌گونه است و مردم باید حقیقت را مانند حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در جلسه‌ی ابن ‌زیاد و جلسه‌ی یزید بن معاویه بیان کنند و از هیچ کسی نهراسند و ملاحظه‌ای را در نظر نگیرند.

باید این خون‌هایی که ظالمانه در یمن و جزیرةالعرب و زندان‌های آن بر زمین ریخته شد و در هر سرزمین عربی و اسلامی که در نتیجه‌ی اندیشه‌ها، پول و سلاح آنها خونی بر زمین ریخته می‌شود، این خون‌ها پایان کار این رژیم و این خاندان را خواهد نوشت. سنت‌های الهی و سنت‌های تاریخی این‌طور نشان می‌دهد. زمانی که یک رژیم عقل خود و ساده‌ترین احساسات انسانی را از دست می‌دهد، به پرتگاه و فروپاشی رسیده است. من هم مانند همه‌ی کسانی‌که روز گذشته گفتند تأکید می‌کنم نشانه‌های پایان کار این رژیم فاسد، جنایتکار، ظالم، مستبد، تکفیری و تروریستی پدیدار شده است. برای شیخ النمر و همه‌ی شهدا رحمت و علو درجات را مسئلت می کنیم.

منبع

چرا شیخ النمر را اعدام کردند؟

گزیده‌ای از سخنان سید حسن نصرالله به‌ مناسبت شهادت شیخ النمر(اعلی الله مقامه الشّریف)

آیا دستگاه قضایی سعودی توانست ثابت کند که شیخ النمر سلاح به دست گرفته و با سلاح جنگیده است؟ صرف‌نظر از این که چنین اقدامی قانونی یا غیرقانونی است. آیا وی گروهی مسلح تشکیل داده است. آیا به جنگ و حمل سلاح دعوت کرده است یا این که همه‌ی کارهای وی مسالمت‌آمیز بوده است، مثل دیگر علما در منطقه‌ی شرقیه. مثل علما و رهبران در بحرین که همه‌ی آنها به زندان افتاده‌اند و شیخ سلمان، شیخ مقداد، عبدالوهاب حسین و... از آن جمله هستند. این افراد چرا به زندان افتاده‌اند؟ آیا به خشونت و جنگ دعوت کرده‌اند و سلاح به دست گرفته‌اند؟ هرگز.
برخی از آنها از داخل زندان‌های آل‌خلیفه در بحرین بیانیه صادر می‌کنند و زیر آن را هم امضا می‌کنند و از ملت بحرین می‌خواهند مسیر خود را به صورت مسالمت آمیز ادامه دهند و بر اصل مسالمت آمیز تاکید می‌کنند. این بیانیه‌ آل‌خلیفه و حکومت آل‌خلیفه را محکوم می‌کند. حکومتی که برخی افراد را به زندان می‌اندازد و به آنها ظلم می‌کند و این در حالیست که آنها از داخل زندان بر مسالمت آمیز بودن تحرکات تأکید می‌کنند. شیوه و رفتار آنها این است.

مشکل شیخ النمر نیز همین است. مشکل واقعی وی این است که فریاد حق خواهی برآورد. انسانی بسیار شجاع بود. می‌توان شیخ النمر را بسیار شجاع دانست. وی در سخنانی که ایراد می‌کرد و در زمان و مکانی که این سخنان را ایراد می‌کرد بسیار شجاع بود. وی با قدرت سخن می‌گفت. وی انسانی اصلاح‌طلب بود و حقوق مردم جزیرةالعرب را مطالبه می‌کرد که به دروغ عربستان سعودی نامیده شده است. وی می‌گفت ملت این کشور حق دارند حکام خودشان را انتخاب کنند، نه این که شاهزاده‌ها حکومت آنها را از یکدیگر به ارث ببرند. وی می‌خواست این ملت به ثروت‌های خود دست پیدا کند نه این که شاهزاده‌های آل‌سعود این ثروت‌ها را غارت کنند و بر ثروت خود بیفزایند در حالی که ملت فقیر و فقیرتر می‌شود.

وی خواستار آزادی‌های طبیعی بود که هر انسانی در هر جای جهان آنها را مطالبه می‌کند. وی این خواسته‌ها  را شجاعانه و به‌صراحت مطالبه می‌کرد. ولی هر کس حرف بزند اعدام می‌شود. هر کس اعتراض کند اعدام می‌شود. این همان عربستان سعودی است که می‌خواهد دموکراسی را در منطقه گسترش دهد و از آزادی‌ها در منطقه دفاع کند. امروز روز محکومیت بزرگ این رژیم است. امروز خون شیخ النمر چهره، اجساد، تاریخ، حاضر و آینده‌ی آل‌سعود را تا روز قیامت فرا گرفته است و در دنیا و آخرت گریبان‌گیر آنها خواهد بود.

آیا شیخ النمر خواستار تجزیه کشور شده بود؟ به‌صراحت بگویم که آمریکا از شیعیان منطقه‌‌ی شرقیه می‌خواست که این را بگویند. بگویند ما در منطقه‌ی شرقیه نفت داریم و می‌خواهیم جدا شویم و حکومتی مستقل داشته باشیم. آمریکایی‌ها چند سال پیش چنین چیزی را به برخی از رهبران در منطقه‌ی شرقیه پیشنهاد کردند اما رهبران شیعیان و علمای شیعه در منطقه‌ی شرقیه جدایی و تجزیه‌طلبی را رد و اصرار کردند که بخشی از کشور خود باشند. این وفاداری ملی، انسانی و قومی چگونه پاسخ داده می‌شود؟ با شمشیر، به هر کس که اعتراضی یا انتقادی بکند، پاسخ داده می‌شود. واقعیت ماجرای شیخ النمر همین است. هیچ چیز دیگری نیست. متاسفانه برخی از کسانی که پول می‌گیرند و می‌نویسند، می‌گویند این حکم قانونی است. این حکم بر چه اساسی قانونی است؟ آیا شما از پرونده‌ی وی اطلاع دارید و تحقیق کرده‌اید که وی واقعاً محاکمه شده است؟ همه‌ی این محاکمه‌ها صوری بود و حتی آنها از داشتن وکیل مدافع هم محروم بودند. حتی متهم نمی‌تواند از خودش دفاع کند.
 
نکته و سؤال دیگر این است که چرا اینقدر بر اعدام و آن هم دقیقا در شرایطی که منطقه در آن قرار دارد، اصرار می‌کنند؟ در سال‌های گذشته کشورها، حکومت‌ها، شخصیت‌ها، مراجع دینی شیعی و اسلامی تلاش زیادی کردند و پیام‌های زیادی برای پادشاه عربستان و شاهزاده‌های سعودی و مسئولان سعودی ارسال کردند و از آنها خواستند (شیخ النمر) را عفو کند یا دست کم حکم اعدام را اجرا نکند. می‌توانستند حکم اعدام را اجرا نکنند و شیخ النمر هم در زندان بماند تا ببینند بعدا چه می‌شود. اما چرا بر اجرای حکم آن هم در این زمان اصرار داشتند؟ می‌توانستند مسئله را به تعویق بیندازند و اعدام را اجرا نکنند و عفو کنند و دل مردم را به دست بیاورند و اختلافات را کاهش دهند.
در شرایط حاکم بر منطقه، برخی از افراد امیدوار بودند سعودی‌ها عاقلانه رفتار کنند و میانه‌روی داشته باشند. آنها امیدوار بودند این نظام گفت‌وگوهای سیاسی با ایران و کشورهای منطقه و گروه‌های سیاسی دیگر و نیز گفتگو در یمن، سوریه، عراق، بحرین، لیبی و منطقه را بپذیرد. برخی امیدوار بودند این نظام درها را برای برون رفت از بحران‌های ویرانگر موجود در منطقه از طریق مذاکره و گفت‌وگو و رفتارهای مثبت باز کند، به همین سبب اجرای این حکم اعدام، بسیار شوکه کننده و غافلگیر کننده بود. البته برای من غافلگیر کننده نبود. زیرا من و برادران می‌دانیم که رژیم سعودی شیوه‌ی دیگری دارد و اجرای اعدام این مسئله را تایید می‌کند.

منبع


مستحضرید که انتخابات مجلس خبرگان با همه اهمیتش در پیش است و متأسّفانه فضای تشکیک و تردید در نحوه بررسی صلاحیت داوطلبان توسّط شورای محترم نگهبان، به هر دلیلی واقعیتی انکارناپذیر است. آیا صلاح نمی‌دانید همچنان که از حضرت امام شاهد بودیم، در این امر مداخله نمایید؟ به‌هرحال، بررسی صلاحیت کاندیداها توسّط شورای نگهبان، کم و بیش مشکلات دوْرِ مورد اشاره منتقدان را دارد. آیا بهتر نیست با توصیه حضرت‌عالی، شورای نگهبان این امر را به مراجعِ معرفی شده از سوی جامعه مدرّسین ارجاع دهد تا این شائبه رفع گردد؟

*امام خامنه ای حفظه الله تعالی:
شورای نگهبان، خودش امتحان نمی‌کند؛ ممتحن کس دیگری است. اداره کار، دست شورای نگهبان است، والّا شورای نگهبان وقتش را ندارد که بخواهد بنشیند و امتحان کند؛ البته صلاحیتش را انصافاً دارد. این آقایانی که امروز در این شورا هستند - به استثنای یک نفر که در زمان بنده منصوب شدند - کسانی هستند که حضرت امام اینها را منصوب کردند؛ یعنی به اجتهاد و عدالت اینها امام شهادت دادند. بنابراین جای شبهه نیست. این بزرگواران، خودشان امتحان نمی‌کنند. از مدرّسین قم، افراد شایسته و بی‌طرف را می‌آورند و امتحان می‌گیرند. امتحان هم - آن طور که اعلام کرده‌اند - کتبی است؛ بدون نام و بدون سربرگ. بنابراین، هیچ شائبه‌ای وجود ندارد.

این شبهه دوْری هم که گفته‌اند، حرف غلطی است؛ به خاطر این‌که این شورای نگهبان را رهبریِ فعلی که معین نکرده؛ رهبریِ قبل معیّن کرده‌اند. این خبرگانی هم که می‌آیند، نمی‌خواهند که رهبریِ فعلی را انتخاب کنند؛ رهبری بعد را انتخاب خواهند کرد. این چه دوْری است؟ اگر این رهبری فوت کند، یا به هر دلیل دیگری کنار برود، آن وقت رهبریِ بعد را آنها انتخاب خواهند کرد، والّا رهبر فعلی را که نمی‌خواهند انتخاب کنند. بنابراین هیچ دوْری نیست.

شما که بحمداللَّه دانش‌آموخته و فاضل هستید، باید روی مسائل دقیق شوید و فکر کنید. بالاخره هر کاری و هر امتحانی، یک مرجع دارد؛ یک عدّه هم ممکن است قبول نداشته باشند. مهم این است که ما بدانیم این صلاحیت در آن‌جا هست. هم ممتحنین آدمهای حسابی هستند و هم کسانی که مدیرانِ امتحان خواهند بود و رشته کار در دست آنهاست، مردمان شایسته‌ای هستند. ان‌شاءاللَّه مشکلی پیش نخواهد آمد.

چون صحبت انتخابات خبرگان شد، من هم عرض کنم که این انتخابات واقعاً مهمّ است؛ انتخابات ممتازی است. شرکت عمومی در آن، بسیار خوب و از جهات مختلفی لازم است. حدّاقلش یک مانور ملی در مقابل دشمنان خارجی است. لذا شما که شخصیتهای علمی و جوانان فعّالی هستید، تلاش کنید و مردم را وادار نمایید که در اصل انتخابات شرکت کنند. البته مردم خودشان شرکت می‌کنند و نامزد باصلاحیت را ان‌شاءاللَّه در هر شهر و هر استانی برمی‌گزینند. این انتخابات باید ان‌شاءاللَّه انتخابات وسیع و خوبی باشد.

بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تربیت مدرّس
1377/06/12

********

(تعریف دور:
دور عبارت است از آن‌که موجودی از آن جهت که علت و مؤثر در پیدایش موجود دیگری است، معلول و محتاج به آن نیز باشد؛ یعنی یک چیز از جهتی به چیز دیگر نیازمند باشد که شیء دوم نیز خود از همان جهت به شیء اول نیازمند است. تحقق دور محال است؛ زیرا مستلزم تقدم شیء بر خودش می‌باشد و اجتماع نقیضین را در پی دارد.)

بسم ربّ الزّهرا سلام الله علیها
اخیرا شاهد افزایش شبهات بی اساس و بی پایه ای که رسانه های دشمن و بعضی همقطارانشان،
به ویژه در فضای مجازی در خصوص شورای محترم نگهبان و مسائل انتخابات مطرح میکنند، هستیم
که با اغراض سیاسی و فرافکنانه قصد تشویش افکار عمومی مردم را دارند
و به تعبیر حضرت امام خامنه ای(حفظه الله تعالی):
"برخی انگار به عادت و مرض بدی مبتلا شده‌اند که دائم در نزدیک انتخابات،
در کوس نامطمئن بودن نتایج آرا می‌دمند و نعمت بزرگ انتخابات را با این حرف‌ها خراب می‌کنند.
"

یکی از شبهات بی مبنایی که مطرح کردند این است که چگونه 5 عضو شورای نگهبان که از فقهای شورای نگهبان هستند، خود کاندید مجلس خبرگان رهبری شدند؟
در حالیکه همانطور که در تبصره 1 ماده 3 قانون انتخابات مجلس خبرگان رهبری و آیین­نامه داخلی آن؛
و همچنین تبصره 1 ماده 11 آیین­نامه اجرایی قانون انتخابات مجلس خبرگان اشاره شده:
«مرجع تشخیص دارا بودن شرایط فوق، فقهای شورای نگهبان قانون اساسی می باشند.»

جواب:
دکتر ره‌پیک سخنگوی هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات مجلس و خبرگان رهبری
در پاسخ به سوالی که در برنامه «متن و حاشیه» شبکه سوم سیما مطرح شد؛
درباره ثبت‌نام 5 نفر از فقهای شورای نگهبان در انتخابات خبرگان رهبری، گفت:
طبق قانون در استان‌هایی که خود عضو خبرگان در آن استان ثبت‌نام کرده
در مورد نظارت بر آن استان و اتخاذ تصمیم بر آن استان شرکت نمی‌کند.

منبع

آیت الله العظمی قرهی(حفظه الله تعالی):
ما هنوز به اهمیّت امام شناسی واقف نیستیم و متوجّه نشده ایم که اوّل باید امام شناسی باشد
تا خدا را بشناسیم.به این روایت دقّت بفرمایید، امام رضا(صلوات اللّه و سلامه علیه) بیان می‌فرمایند:
«إِنَّ الْإِمَامَةَ زِمَامُ الدِّینِ وَ نِظَامُ الْمُسْلِمِینَ وَ صَلَاحُ الدُّنْیَا وَ عِزُّ الْمُؤْمِنِین»
عجب تعابیری! امامت اسّ و اساس و زمام دین است؛ یعنی اگر امامت نباشد اصلاً دین معنا ندارد.
مگر نماز، روزه و ... جزء ارکان اسلام نیستند؟!
بله، آنها هم جزء ارکان هستند، امّا بدون امامت، حتّی نماز هم قبول نیست.
لذا این که امامت، زمام دین است؛
یعنی اگر امام نداشته باشی نماز، روزه، حجّ و زکاتت نیز قبول نیست
یعنی اصلاً هیچ چیز نداری، خداپرست هم نیستی و دروغ می‌گویی که خداپرستی.
اگر امام نباشد هیچ چیز قبول نیست.
لذا رشته کار و نظام مسلمانان دست امام است، «وَ نِظَامُ الْمُسْلِمِینَ».
در روایت داریم یک نماز جماعت، برابر با هزار نماز صحیح مقبول است.
این مقبول بودن خیلی مهم است. اگر من و شما خیلی دقّت کنیم
و به ظاهر حضور قلب هم داشته باشیم که خود حضور قلب بحث مفصّلی دارد - نهایت این است که
قرائت و ... خود را درست میکنیم و نمازمان را صحیح می خوانیم،
امّا آیا کسی می‌تواند بگوید نماز من قبول است؟ اصلاً کسی جرأت ندارد بگوید نماز من قبول است،
چون قبولی دست خداست، امّا در مورد نماز جماعت می‌فرمایند: برابر با هزار نماز مقبول است.
حال، چرا ارزش یک نماز جماعت این قدر زیاد است؟
چون نماز جماعت امام دارد و قرار است بحث امامت را به ما یاد دهد.
بگوید: شما در نمازتان هم امام دارید و به همین دلیل نباید حمد و سوره را بخوانید،
باید در آن زمان سکوت کنید و همین که امام جماعت «اَللّهُ اَکبَر» گفت،
بلافاصله همه «اَللّهُ اَکبَر» بگویید تا از یک «باء» «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏» امام هم عقب نمانید.
اگر از یک «باء» «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏» عقب بمانید، از هزاران هزار ثواب عقب مانده اید.
این گونه ما را تشویق می‌کنند تا بلافاصله به امام متّصل شویم و گام به گام با امام پیش رویم.
تا امام گفت، ما هم بگوییم چشم.
لذا امامت، نظام مسلمین است. خدا می‌خواهد بگوید: در نماز هم اگر تنها نماز بخوانی،
درست است که می‌پذیرم و شاید مقبول هم باشد،
امّا یکی از خصوصیّات نماز جماعت این است که حتماً آن را قبول می‌کنم.
اصلاً در مورد نماز جماعت همین بس که خداوند میفرماید: به برکت آن، نماز را می‌پذیرم.
خدا می‌خواهد به ما یاد بدهد که امامت و ولایت در همه مطالب ساری و جاری است،
مثل خون در بدن.
هیچ کس در هیچ جا نمی‌تواند بدون امام جلو برود.
خداشناسی بدون امام یعنی هلاکت مطلق.
شک نکنید، من به این مطالبی که بیان می‌کنم یقین دارم
و به شجاعت می‌گویم که اگر کسی بخواهد بدون امام جلو برود هلاک می‌شود و خدا را نمی‌شناسد.
بالاخره خود خدا امام را قرار داده است...

منبع


شهادت مظلومانه علامه مجاهد شهید شیخ نمر باقر النمر(اعلی الله مقامه الشّریف)
را به محضر مقدّس آقا بقیّة الله الاعظم حضرت ولیعصر(عجّل الله تعالی فرجه الشّریف)
و نایب برحقّشان حضرت امام خامنه ای حفظه الله تعالی
و همه مسلمانان و شیعیان جهان،
علی الخصوص شیعیان مظلوم بحرین و یمن و عربستان تسلیت و تبریک میگوییم.
ان شاءالله آل سعود ملعون با جنایت اخیر خود
سند نابودیش را امضاء کرد!

أللّهُمَّ صلِّ عَلی مُحمَّدٍ و آلِ مُحَمِّد.
 أللّهُمَّ إنّا نَسألُکَ وَ نَدعُوکَ بِمُحمَّدٍ وَ عَلیٍّ وَ فاطِمةَ وَ الحَسَنِ وَ الحُسَینِ صَلَواتُکَ عَلَیهِم
وَ الائمّة المَعصُومِینَ مِن ذُریَّةِ الحُسَینِ عَلَیهِمُ السَّلامُ وَ بِاسمِکَ العَظیمِ الأَعظَمِ الأَعَزِّ الأَجَّلِّ الأَکرَمِ
یَا اللهُ...أللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمِّد. أللَّهُمَّ اجعَلنَا مَعَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فِی الدُّنیَا وَ الآخِرَةِ
وَ تَوفَّنا عَلَی مِلَّتِهِم وَ ارزُقنَا شَفَاعَتَهُم وَ زِد فِی قُلوبِنَا مَحَبَّتَهُم وَ لَا تُفَرِّق بَینَنا وَ بَینَهُم
أللّهُمَّ العَن أعدائَهُم. أللّهُمَّ وَفِّقنَا لِمَا تُحِبُّ وَ تَرضَی.
أللَّهُمَّ اقضِ حَوائِجَ المُؤمِنینَ وَ اشفِ مَرضَی المُسلِمینَ
وَ أَدِّ دُیُونَهُم وَ سَلِّمِ المُسَافِرینَ مِنهُم وَ اغفِر لِمَوتَاهُم.
أللّهُمَّ اشغَلِ الظّالِمِینَ بِالظّالِمِینَ وَ اجعَلنَا مِن بَینِهِم سَالِمِین
وَ احفَظ حُمَاةَ الدّینِ وَ أَیِّدِ المُرَوِّجِینَ وَ اجعَلنَا مِنهُم.
أللّهُمَّ انصُرِ الإسلَامَ وَ أهلَهُ وَ اخذُلِ الکُفرَ وَ أهلَهُ. أللّهُمَّ انصُر جُیُوشَ المُسلِمِینَ.
أللّهُمَّ ارحَم زَعِیمَ المُسلِمِینَ.
أللّهُمَّ أیِّد وَ سَدِّد قَائِدَ المُسلِمِینَ.
أللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.
اللّهُمَّ عَجَّل لِوَلیِّکَ الفَرَجَ وَ العَافِیةَ وَ النَّصرَ وَ اجعَلنَا مِن أعوَانِهِ وَ أنصَارِهِ وَ شِیعَتِهِ.
بِمَنِّکَ وَ جُودِکَ و کَرَمِکَ
 یَا أرحَمَ الرَّاحِمِینَ.