آیت الله العظمی قرهی(حفظه الله تعالی):
ملّا محمّد نراقی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) صاحب کتاب جامعالسّعادات نکته بسیار مهمّی
به فرزند گرامیشان ملّا احمد نراقی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) صاحب معراجالسّعاده، بیان فرمودند. فرمودند:
عزیز دلم! اگر توانستی در دنیا اعضا و جوارحت را در مقابل زهد قرار دهی،
بعد تمثیل زدند فرمودند: مثلاً چشمت زاهد باشد، بدانی در دنیا، همسر تو یکی است،
دیگر این چشم یله و رها نشود،بیخود نچرخد و این و آن را نبیند، آنوقت با این چشم، خدابین میشوی،
آقاجان را میبینی؛ چون چشمی که یله و رها شد، امام زمان بین نمیشود.
فرمودند: زهد چشم همین است. پس تو هم از دنیا بهرهبرداری کردی، یک همسر اختیار کردی،
امّا اگر تصوّر کردی نعوذبالله دیگری ...، بعد دیگر انسان سیر نمیشود،
دائم نگاه میکند و آنوقت است که دریده میشود و معلوم است آن کس که دریده شد،
در دنیا حالش حال بندگان خدا نمیشود و اصلاً معانی برای او معنا ندارد.
خوب، حالا در مقابل یک چنین پدیدهای، علاج چیست؟ عقل سالم حکم میکند و
شرع هم همین را قاطعاً بیان میکند: علاج عبارت است از صراحت در تبیین حق،
صراحت در بیان حق. وقتی شما میبینید یک حرکتی به بهانهی انتخابات شروع
میشود، بعد یک عامل «دشمن»ی در این فضای غبارآلوده وارد میدان شد، وقتی
میبینید عامل دشمن - که حرف او، شعار او حاکی از مافی الضّمیر اوست - آمد توی میدان، اینجا باید خط را مشخص کنید، اینجا باید مرز را روشن کنید.
همه وظیفه دارند؛ بیشتر از همه، خواص؛ و در میان خواص، بیشتر از همه، آن کسانی که مستمعین بیشتری دارند، شنوندگان بیشتری دارند. این وظیفه است دیگر:
مرزها روشن بشود و معلوم بشود که کی چی میگوید. اینجور نباشد که باطل، خودش
را در لابهلای گرد و غبارِ برخاستهی در میدان مخفی کند، ضربه بزند و
جبههی حق نداند از کجا دارد ضربه میخورد. این است که حرف دو پهلو زدن، از
خواص، مطلوب نیست. خواص باید حرف را روشن بزنند و مطلب را واضح بیان کنند.
این، مخصوص یک گرایش سیاسی خاص هم نیست. در داخل نظام اسلامی، همهی
گرایشهائی که در مجموعهی نظام قرار دارند، اینها باید صریح مشخص کنند که
بالاخره آن حمایتی که مستکبرین عالم میکنند، مورد قبول است یا مورد قبول
نیست. وقتی که سران استکبار، سران ظلم، اشغالگران کشورهای اسلامی، کُشندگان
انسانهای مظلوم در فلسطین و در عراق و افغانستان و خیلی جاهای دیگر،
میآیند وارد میدان میشوند، حرف میزنند، موضع میگیرند، خوب، باید معلوم بشود
این کسی که در نظام جمهوری اسلامی است، در مقابل این چه موضعی دارد؛ حاضر
است تبرّی بجوید، بگوید من دشمن شمایم؟ من مخالف شمایم؟
وقتی در داخل محیط فتنه، کسانی با زبانشان صریحاً اسلام و شعارهای نظام
جمهوری اسلامی را نفی میکنند، با عملشان هم جمهوریت و یک انتخابات را زیر
سؤال میبرند، وقتی این پدیده در جامعه ظاهر شد، انتظار از خواص این است که
مرزشان را مشخص کنند، موضعشان را مشخص کنند. دوپهلو حرف زدن، کمک کردن به
غبارآلودگی فضاست؛ این کمک به رفع فتنه نیست، این کمک به شفافسازی نیست.
شفافسازی، دشمنِ دشمن است؛ مانع دشمن است. غبارآلودگی، کمک دشمن است. این،
خودش شد یک شاخص. این یک شاخص است: کی به شفافسازی کمک میکند و کی به
غبارآلودگی کمک میکند. همه این را در نظر بگیرند، این را معیار قرار بدهند."
*********
۱۳۸۸/۱۰/۲۹
بیانات در دیدار اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی
زمان رسوا کردن آلسعود فرا رسیده است
باید واقعیت را به جهانیان بگوییم. زمان آن فرا رسیده است که همهی
شخصیتهای دینی، سیاسی، رسانهای، حزبی، اجتماعی، فرهنگی و حقوقی در جهان
عرب و اسلام و حتی در همهی جهان حرف حقی را بزنند که شیخ نمر النمر بیان
میکرد. زمان آن فرا رسیده است که حرف حق در برابر این رژیم طاغوت که اسلام
و امت اسلامی را ویران میکند، بیان شود. زمان آن فرا رسیده است که با
شجاعت و بدون در نظر گرفتن هیچ محاسبه یا ملاحظهای به همهی جهان بگوییم
سرچشمه، کارگاه، پایه و اساس، مبدأ و منشاء اندیشههای تکفیری که ویرانگر و
عامل قتل و کشتارهاست و همهی ملتهای جهان چه مسلمان و چه مسیحی را تهدید
میکند، از این رژیم از این خاندان از آلسعود و از مکتب سعودیهاست.
آلسعود هر کاری که میخواهند انجام دهند، دیگر نباید سخنان تشریفاتی و
ملاحظهکارانه بیان کرد. کتابهایی را که داعش تدریس میکند همان کتابهای
رژیم آلسعود است و بههمین علت همان تربیت و منشاء هر دو یکی است و شاهد
رفتار مشابه آنها هستیم. تاریخ آلسعود و سابقهی داعش منطبق بر یکدیگر و
یکسان است و هر دو از یک تربیت دینی نشأت میگیرد.
چرا شیخ النمر را اعدام کردند؟
آیا دستگاه قضایی سعودی توانست ثابت کند که شیخ النمر سلاح به دست گرفته و
با سلاح جنگیده است؟ صرفنظر از این که چنین اقدامی قانونی یا غیرقانونی
است. آیا وی گروهی مسلح تشکیل داده است. آیا به جنگ و حمل سلاح دعوت کرده
است یا این که همهی کارهای وی مسالمتآمیز بوده است، مثل دیگر علما در
منطقهی شرقیه. مثل علما و رهبران در بحرین که همهی آنها به زندان
افتادهاند و شیخ سلمان، شیخ مقداد، عبدالوهاب حسین و... از آن جمله هستند.
این افراد چرا به زندان افتادهاند؟ آیا به خشونت و جنگ دعوت کردهاند و
سلاح به دست گرفتهاند؟ هرگز.
برخی از آنها از داخل زندانهای آلخلیفه در بحرین بیانیه صادر میکنند و
زیر آن را هم امضا میکنند و از ملت بحرین میخواهند مسیر خود را به صورت
مسالمت آمیز ادامه دهند و بر اصل مسالمت آمیز تاکید میکنند. این بیانیه
آلخلیفه و حکومت آلخلیفه را محکوم میکند. حکومتی که برخی افراد را به
زندان میاندازد و به آنها ظلم میکند و این در حالیست که آنها از داخل
زندان بر مسالمت آمیز بودن تحرکات تأکید میکنند. شیوه و رفتار آنها این
است.
مستحضرید که انتخابات مجلس خبرگان با همه اهمیتش در پیش است و متأسّفانه فضای تشکیک و تردید در نحوه بررسی صلاحیت داوطلبان توسّط شورای محترم نگهبان، به هر دلیلی واقعیتی انکارناپذیر است. آیا صلاح نمیدانید همچنان که از حضرت امام شاهد بودیم، در این امر مداخله نمایید؟ بههرحال، بررسی صلاحیت کاندیداها توسّط شورای نگهبان، کم و بیش مشکلات دوْرِ مورد اشاره منتقدان را دارد. آیا بهتر نیست با توصیه حضرتعالی، شورای نگهبان این امر را به مراجعِ معرفی شده از سوی جامعه مدرّسین ارجاع دهد تا این شائبه رفع گردد؟
*امام خامنه ای حفظه الله تعالی:این شبهه دوْری هم که گفتهاند، حرف غلطی است؛ به خاطر اینکه این شورای نگهبان را رهبریِ فعلی که معین نکرده؛ رهبریِ قبل معیّن کردهاند. این خبرگانی هم که میآیند، نمیخواهند که رهبریِ فعلی را انتخاب کنند؛ رهبری بعد را انتخاب خواهند کرد. این چه دوْری است؟ اگر این رهبری فوت کند، یا به هر دلیل دیگری کنار برود، آن وقت رهبریِ بعد را آنها انتخاب خواهند کرد، والّا رهبر فعلی را که نمیخواهند انتخاب کنند. بنابراین هیچ دوْری نیست.
شما که بحمداللَّه دانشآموخته و فاضل هستید، باید روی مسائل دقیق شوید و فکر کنید. بالاخره هر کاری و هر امتحانی، یک مرجع دارد؛ یک عدّه هم ممکن است قبول نداشته باشند. مهم این است که ما بدانیم این صلاحیت در آنجا هست. هم ممتحنین آدمهای حسابی هستند و هم کسانی که مدیرانِ امتحان خواهند بود و رشته کار در دست آنهاست، مردمان شایستهای هستند. انشاءاللَّه مشکلی پیش نخواهد آمد.
چون صحبت انتخابات خبرگان شد، من هم عرض کنم که این انتخابات واقعاً مهمّ است؛ انتخابات ممتازی است. شرکت عمومی در آن، بسیار خوب و از جهات مختلفی لازم است. حدّاقلش یک مانور ملی در مقابل دشمنان خارجی است. لذا شما که شخصیتهای علمی و جوانان فعّالی هستید، تلاش کنید و مردم را وادار نمایید که در اصل انتخابات شرکت کنند. البته مردم خودشان شرکت میکنند و نامزد باصلاحیت را انشاءاللَّه در هر شهر و هر استانی برمیگزینند. این انتخابات باید انشاءاللَّه انتخابات وسیع و خوبی باشد.
بیانات در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تربیت مدرّس********
(تعریف دور:
دور عبارت است از آنکه موجودی از آن جهت که علت و مؤثر در پیدایش موجود دیگری است، معلول و محتاج به آن نیز باشد؛ یعنی یک چیز از جهتی به چیز دیگر نیازمند باشد که شیء دوم نیز خود از همان جهت به شیء اول نیازمند است. تحقق دور محال است؛ زیرا مستلزم تقدم شیء بر خودش میباشد و اجتماع نقیضین را در پی دارد.)